در راستای تبیین اهداف و آینده کانون دانش آموختگان:
گفتگو با حجت الاسلام میرلوحی درباره کانون دانش آموختگان دانشگاه امام صادق(علیه السلام)
به گزارش کانون دانش آموختگان دانشگاه امام صادق(علیه السلام)، با توجه به تشکیل کانون دانشآموختگان دانشگاه امام صادق(علیه السلام)در چند ماه گذشته، به جهت آشنایی هر چه بیشتر دانش آموختگان و دانشگاهیان با اهداف، ماموریت و کارویژههای این کانون، در مصاحبهای با حضور حجت الاسلام سيد مصطفی میرلوحی عضو هیئت موسس کانون دانش آموختگان به گفتگو نشستیم. آنچه در ادامه می آید شرح این مصاحبه است.
مصاحبهگر:
در خدمت حضرت آقای میرلوحی هستیم، ریاست روابط عمومی دانشگاه امام صادق(علیه السلام) وداماد آیتآلله مهدوی کنی (رحمتالله علیه)، در فرصتی که پیشآمده از ایشان که عضو هیئت موسس کانون دانش آموختگان دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) هستند درخواست کردیم تا گفتگویی در مورد کانون دانشآموختگان دانشگاه امام صادق(علیه السلام) داشته باشیم. در ابتدا از وقتی که در اختیار ما قرار دادید تشکر میکنیم و بدون هیچ مقدمهای میخواهیم تا به سوالاتی که مطرح می شود پاسخ بدهید.
به عنوان سئوال نخست، میخواستیم بدانیم که، اصولا مقوله کانون دانشآموختگان چرا مطرح شد؟ علل و چرایی این امر چیست؟ در واقع دانشآموختگان دانشگاه از ورودیهای سال شصت و یک تا سال های نزدیک سئوالشان این است که اصلا چرا باید مجموعهای منسجم از دانشآموختگان دانشگاه شکل بگیرد؟
حجتالاسلام میرلوحی : بسم الله الرحمن الرحیم ، وصل الله علی سیدنا محمد و اله الطاهرین. ماه امیرالمومنین، ماه رجب المرجب را خدمت همه دانشآموختگان دانشگاه و همه اساتید و سروران و همه دوستانی که به نحوی از خانواده دانشگاه امام صادق(علیه السلام) هستند، از مدارس پیشدبستان، مهد، راهنمایی، دبیرستان ،پسرانه و دخترانه، معلمان و کارکنان ،کارمندان، دانشآموزان گرفته تا دانشگاه و همه کسانی ـ این چهار پنچ هزار نفری که ـ در طول این سی و چند سالی که گذشته است و دانشآموخته این دانشگاه بودهاند، تبریک عرض میکنم و امیدوارم همیشه در زیر بیرق امام صادق (علیه السلام) با اهداف و آرمانهای موسس و استاد عزیرمان آیتالله مهدوی کنی(رحمت الله علیه) همیشه ثابت قدم و مستقیم باشند.
محضرتان عرض کنم در مورد علل و چرایی تشکیل کانون دانش آموختگان این را بگوییم که این یک چیز خیلی بدیهی و طبیعی است، یک دانشگاه، یک موسسه و یک تشکیلاتی که هدفی دارد ، آن هم بایک بداعت و براعتی تشکیل شده است، یک هدف خاصی بوده است، به قول آقا یک پدیده ممتاز است . اگر این جا با یک هدف ویژه برای تربیت یک محصولات ویژه درست شده است خب تربیت کردن و سپس رها کردن آنها که کم کم دچار نسیان و فراموشی شوند با اصل هدف منافات دارد. اگر اینجا یک چیز ویژهای هست که هست، به قول آقا یک پدیده ممتاز است که قرار است مرجعیت علمی جهان اسلام را پیدا کند، انشاالله شیئاً فشیئاً ، و اگر بیش از سه دهه آیت الله مهدوی کنی در تربیت یک نسل جدید با یک خصوصیات ویژهای تلاش کردند و خون دل خوردند، یک زمان ما شعار میدهیم و میگوییم استقلال،آزادی جمهوری اسلامی که خب شعارش را دادیم و الحمدلله؛ ولی اگر جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی واقعا بخواهد یک نظام اسلامی را در کشور ایجاد کند این نظام اسلامی، نظامات اسلامی میخواهد : نظام اقتصادی اسلامی، نظام مهدویت اسلامی، نظام حقوقی، فرهنگی، رسانهای میخواهد والا ما اگر در رسانه و اقتصاد و فرهنگ و حقوق و سایر قضایا تابع شیاطین عالم باشیم تابع نسخههای پیچیده شده به اصطلاح ماتریالسیم شرق یا لیبرالیسم غرب باشیم پس شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی چه می شود؟ فقط شعار میدهیم ؟ پس اینکه میگوییم استقلال آزادی جمهوری اسلامی خالی میبندیم ؟ اگر اسلام آن طوری که ۱۴۴۰ سال است که ادعا دارد که «یستطیع ان یلبّی جمیع حاجات امة الاسلامیه » میتوند نیاز یک جامعه اسلامی را چه دنیوی چه اخروی و چه مادی و چه معنوی را برآورده کند باید حرف داشته باشد. نسخه اقتصاد اسلامی کجاست ؟ حقوق اسلامی فرهنگ اسلامی ، مدیرت اسلامی ،رسانه اسلامی هنر اسلامی ، فیلم اسلامی کجاست؟ آیا ما باید به عصر حجر و قجر باز گردیم که غروب که شد همه بروند بخوابند نه فیلم و سینمایی باشد و اقتصادشان هم فقط زراعت باشد که فقط آب بدهند و محصول برداشت کنند و یک دامپروری و کشاورزی داشته باشند ؟ یا اینکه اسلام میتوانند در اقتصاد بین الملل، حرف داشته باشد؟ در سیاست حرف دارد در حقوق حرف دارد . و به این علت روی این چند رشته انسانی تاکید میکنیم برای اینکه این پنچ شش رشته اصل حیات انسان را شکل میدهد.
خدا حفظ کند آقای دکتر درخشان را، چند روز قبل یک جلسه خوبی اینجا بود، آقای دکتر درخشان که خودشان هم از موسسین اینجا بودند، از دهه شصت بحثهای اقتصاد اسلامی داشتند و قبل ازاین که اصلا اصطلاح اقتصاد اسلامی مُد و باب شود ایشان مشکلات اقتصاد مسلمین را بحث میکردند، که چگونه ما بیایم مشکلات اقتصاد مسلمین را حل کنیم . ایشان در دانشگاه با یک سری از اساتید این کار ها را انجام میدادند. در آن زمانی که این حرفها خیلی غریب بود ایشان با مرحوم آیتالله شاهرودی، با مرحوم آقا منیر حسینی با آیت الله مصباح ، و برخی از آقایان دیگر ، ایشان مربوط بودند، برخی از جلساتی را بعضا در قم یا در دانشگاه داشتند و این مباحث را بررسی میکردند که ما چه کار کنیم که یک اقتصاد اسلامی داشته باشیم و اگر ما بخواهیم یک نظام اسلامی داشته باشیم. ایشان میگفتند وقتی که چهل سال پیش اینگونه بحثها در اینجا مطرح میشد این بحثها خیلی غریب بود. حتی روحانیون و علما و انقلابیون میگفتند که آقای مهدوی کنی در ستاد انقلاب فرهنگی میخواهد چه کاری انجام دهد ؟ آقایون به ایشان میگفتند اگر شما میخواهید یک دانشگاه درست کنید خب دانشگاه تهران که تعطیل است، رئیس هم ندارد، شما برو رئیس آنجا بشو و آنجا را راه بینداز، اگر میخواهید حوزه درست کنید خب بروید در حوزه . خب البته ایشان تولیت حوزه مروی را داشتند، ایشان گفتند من نه میخواهم دانشگاه تهران درست کنم، نه حوزه مروی ، یک چیزی بینابین، یک نسلی درست شوند که هم کلام حوزویها و ارزش ها و چهارچوبهای دینی را بفهمند و هم حرفهای دانشگاهها و حرفهای جدید را بفهمند. چون قبل از انقلاب میان حوزه و دانشگاه پلی نبود. آقایان در قم بحث یَجوز و یحرم بحث میکردند که این حرام است و این واجب است و در همین حد بود اما؛ این اقسام و انواع حرفهای جدید و نظامات بینالمللی که الان در پول و بانک و بیمه و بورس نبود . این اصطلاحات جدیدی است که فقهای قدیم با اینها مانوس نبودند، اگر اسلام میخواهد در اینها حداقل به اندازه یجوز و یحرم و یکره حرف بزند، باید یک کسی که گفتمان و ادبیات هر دو را بلد باشد وارد بشود . یک نسل تربیت بشود که به اندازه سه چهار سال از ادبیات عربی و فقه و اصول و تفسیر کلام و عقاید و مقداری مثلا مکاسب و رسائل و فلسفه و اینها را بلد باشد.
مصاحبهگر: پس در واقع با توجه به مطالبی که فرمودید می توان فهمید که یکی از علل و چرایی تشکیل کانون دانشآموختگان در واقع همان اهدافی است که دانشگاه برای رسیدن به آنها تشکیل شده است .
حجتالاسلام میرلوحی: بله ، مرحوم آیتالله مهدوی کنی کراراً روی این عهدشان و عقدشان و تاکید وتعهدی که از ما وهمه شاگردانشان در طول این چهاردهه گرفتند که شما میآیید، به این قصد که برای این نظام و حکومت اسلامی محتوا و فکر درست کنید، تولید علوم انسانی کنید و این تولید را به زبانهای مختلف انگلیسی عربی و فرانسه به گوش جهان برسانید. برای چه دراین دانشگاه ما این همه زبان انگلیسی عربی و فرانسه خواندیم و الان هم درس میدهیم ؟ خب برای این است که دانشگاه علاوه بر این کشور و این نظام خودش را به جهان بشریّت متعهد میداند، جزو آرمانهای اصلی این دانشگاه تبلیغ است. تاسیس شبکههای بین المللی، اینها چیزهایی است که چهل سال پیش به عنوان آرمان نوشتهاند و بحثهای اینها درزندان های شاه شده است، پس این یک تشکیلات عادی نیست یک دانشگاهی که بخواهد فقط یک حقوقی و لیست و مدرکی بدهد و تمام شود و بروند جایی استخدام شوند و یک لقمه نان بخورند نیست. اگر که هدف این بوده که واقعا هم بوده و هست بعد از فراغت تحصیل حال چه فوقلیسانس و چه دکتری حتی اگر کسی هم بروند بالاترین درجات علمی و عنوان استادی فلان دانشگاه را هم بگیرد ولی این اهداف و آرمانهای دانشگاه نسبت به امام ،شهدا، نظام اسلامی ، مقاومت اسلامی در منطقه ، جهان اسلام و رساندن و تبلیغ این پیام نو تولید شده علوم انسانی به جهان اسلام یک عهدی است، که از ابتدا به این استاد بزرگوارمان دادهایم و بستهایم و هر وقت هم که ایشان تا زمان حیاتشان در هر شهر و شهرستانی و گاهی کشورهای دیگر برای زیارت به لبنان و سوریه میرفتند و بچهها را در سفارت میدیدند یا فارغ التحصیلانی که از کشورهای دیگر میآمدند، ایشان به فارغالتحصیلانی که رفتنه بودند و در وزارت خارجه سفیر بودند میگفتند برای اسلام و تبلیغ چکار کردهاند؟ خب اگر مثلا عضو هیئت علمی دانشگاه فلان در خراسان هستم، غیر از تدریس در آن منطقه چه وظیفهای که نسبت به امام زمان(عجل الله فرجه) و نسبت به مکتب جعفری دارید ؟ نسبت به مکتب تشیع چه کردهاید ؟ اینها در اساسنامه ما آمده است.
ما نسبت به گسترش مکتب تشیع موظف هستم. نسبت به اسلام ناب محمدی ،نسبت به قضایای منطقه، نسبت به اوضاع شیعه ، نسبت به رساندن حقایق علوی و فاطمی به همه جهان وظیفه داریم . ما عهد کردهایم و اگر کسی نقض عهد کند باید برود توبه و جبران کند .
مصاحبهگر: درواقع استمرار اهداف دانشگاه یکی از توقعات آیت الله مهدوی کنی از دانشآموختگان دانشگاه بوده است ؟
حجتالاسلام میرلوحی: بله و همین طور پیام و حکمی که مقام معظم رهبری در حکم هیئت امناییشان به ما دادند و آن دوازده استراتژي که ضمیمه آن کردند، همین حرفها است، که این دانشگاه باید به آن سمت برود. این دانشگاه نسبت به نظام متعهد است. نسبت به خون شهدا متعهّد است .خب حالا اگر یک زمان تعهّد ما به این است که در این دانشگاه بمانیم و درس بدهیم یا درس بخوانیم ،کار انجام دهیم، پژوهش کنیم ، اردوی جهادی برویم. یک وقت در دهه شصت باید به جبهه برویم، یک و قت اعزام های تبلیغی به جهان اسلام و مناطق مرزی و محروم داشته باشیم، همه اینها درست است . هر کاری که بتوانیم در شبکههای مجازی وارد شویم و این شبیخونی که به تعبیر مقام معظم رهبری، این غارتی که دارد نسبت به عقاید،دین و اخلاق جوانان ما انجام میشود را پاسخ بدهیم . آیا یک امام صادقی میتواند بگوید که به من ربطی ندارد من فقط استخدام وزارت بازرگانی هستم من صبح رفتم سرکار ،ظهر برگشتم حال هم بخوابم ؟ او باید شب به جلسه برود بچههای محل ،فامیل خود را جمع کند و آنها را نجات دهد. امام صادقی یعنی نجات غریق، نه اینکه فقط خودش را نجات دهد و برود. باید ده نفر، بیست نفر، صد نفر، هزار نفر را نجات دهد، این جوانانی که در معرض این قتل عام فرهنگی هستند، در این فضای مجازی در این خیابانها و اوضاع و احوال برخی از شهرهای بزرگ مثل تهران، ما وظیفه داریم اینها را نجات دهیم، ما نمیتوانیم بگوییم به ماربطی ندارد و بگذارید اینها هلاک و نابود شوند، ما حتما وظیفه داریم . حتی نسبت به اهل سنتی که میلیونها نفر از آنها در معرض شبهات این شبکههای وهابی هستند، که میخواهند آنها را به تکفیری تبدیل کنند. یک برادر اهل سنّت دوستداشتنی که نسبت به ائمه ارادت دارد نسبت به برادرشیعهاش محبت دارد، او را به یک دشمن تبدیل میکنند، که حاظر است خون شیعه را بریزد، بمب منفجر کند، حرم را منهدم کند، خب ما در مقابل جوانان مظلوم اهل سنّت هم وظیفه داریم. ما در مقابل همه بدهکاریم و از هیچ کس هم طلبکار نیستیم، ما به نظام، انقلاب ،شهدا و به امام به مظلومین از قدس فلسطین و بحرین و یمن و عراق و افغانستان سوریه و .. همه جا بدهکار هستیم به همه جایی که به دنبال نسخه اسلام ناب محمدی هستند بدهکاریم. پس ما در این فضا چه کاری انجام میدهیم؟ اگر ما نتوانیم در چهل سال یک نسخه اسلامی صحیح که به درد حل مشکلات امت اسلامی در این عصر بخورد بدهیم پس ما برای چه سر سفره امام وشهدا واین امکانات نشتهایم ؟
حالا من نمیگوییم فقط این کانون و انجمن ، نه ممکن است فردی دیگر چیزهایی دیگر درست کند، ممکن است فردی یک موسسه تبلیغی درست کند، ممکن است فردی برود در مناطق محروم، در کشورهای دیگر این پیام را ببرد ،یک نفر مثل شیخ زکزاکی برود در نیجریه و در یک کشور دیگر بر اساس «لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم»(توبه،122) برود هر جا ، هر بیرقی که این پیام و این پرچم را زنده نگه دارد، ما به عنوان یکی از صدها دانش آموختهها فکر میکنیم از آنجایی که قران کریم میفرماید :«و ذکر فان الذکری تنفع المؤمنین» (ذاریات، 55)خود این که گاهی ماهی یک بار ،شش ماه یکبار ،لااقل سالی یک بار دانشآموختگان که از سی سال پیش دورههایی را با هم داشتهایم، خاطراتی را در خوابگاهها و در اقامتگاه در ورزش، تفریح، سفرهای مکه ،جبهه ، کلاس درس ، مباحثه ،نماز جمعه ،در صحنههای انقلاب و... بالاخره خاطراتی را از سی چهل سال پیش با هم گذراندهایم. حال برخی تازه با هم آشنا شدهاند، پنج سال است، برخی ده سال است برخی بیست سال است . ما پیرمردان از ۳۷ سال پیش خاطره داریم . بالاخره دور هم جمع شویم و به بهانه ای کدها دور هم جمع شوند هم رشتهای ها دور هم جمع شوند، همشهری ها جمع شوند .
من گاهی به مناسبتهایی به شهرهای مخلتف که وارد میشوم اگر منبری برنامهای چیزی داشته باشم بچهها[دانشجویان دانشگاه] را جمع میکنم که شما اینجا چکار میکنید ؟ تذکر میدهیم از هم سوال میکنیم که نگویند که من استخدام فلان جا شدم و دارم زندگی خودم را میکنم. در مجموعه ما کسی حق ندارد بگویید من دارم زندگی می کنم و کاری به دیگری ندارم . همه باید به دنبال آرمانها باشند و تا زمانی که زنده هستیم و توان داریم و میتوانیم از این رسالت مان دست برنداریم.
این کانون که حالا اسمش کانون دانشآموختگان شده است، هر اسم دیگر بگذاریم، یکی از تلنگرهاو تذکرهایی است که ما را با آن عهدی که با آیتالله مهدوی کنی در محضر شهدا و امام بستهایم ما را متذکر کند که فراموشش نکنیم . ما نمیگوییم که بهتر از این نمیشود، خیر . یک قدمی برداشته شد پنج شش نفر از دوستان جلو آمدند قدم اول را برداشتند، حالا همه بیایند کمک کنند، رای دهند، هر کسی را که میخواهند انتخاب کنند هر کسی هر چیزی به ذهنش میرسد بگویید . یک کسی ممکن است بگویید ما برای این کار بهتر فلان کار را بکنیم، ما میگوییم باشد . در اصفهان رفقا در محضر آیتالله مهدوی کنی جمع شدند و گفتند چکار کنیم ،برخی گفتند یک کتابفروشی درست کنیم برخی گفتند یک موسسه احداث کنیم و بعدها اینگونه صحبت شد که یک مدرسه درست کنند و به بهانه مدرسه دور هم جمع شوند و کم کم این مدرسه تبدیل به شعبه دانشگاه شود . برخی از شهرها کارهای دیگر کردند مثل موسسههای پژوهشی . کارهایی که خلاصه این اهداف و آرمانها فراموشش نشود .
مصاحبهگر: پس در حقیقت میتوانیم بگوییم خط قرمز این مجموعه این است که دانشجویان اهداف و آرمان های دانشگاه را فراموش نکنند و این که این تکلیفی بر عهده همه ماست؟
حجتالاسلام میرلوحی : بله ، امام و شهدا و انقلاب فراموش نشود، آن چیزهایی که آیتالله مهدوی کنی به خاطر آنها محاسنشان را سپید کردند و جانشان را گذاشتند آنها خط قرمز ما است . به دنبال تشکیل حزب و به دست آوردن قدرت و معرفی ریاست جمهور و وزیر و ... به دست آوردن پست و مقام نیستیم. حالا اگر کسی هم دوست دارد برود دنبال اینها کار بدی نیست تکلیف و پذیرش مسولیت در نظام اسلامی، اگر خالصانه باشد عبادت است، ولی لزوما این کانون به دنبال این که دولت تشکیل دهد، کابینه درست کند، ریاست جمهور داشته باشد و بیاید قدرت را بدست بگیرد نیست. مثل تجمع علمایی مثل جامعه روحانیّت است . به عنوان یک وظیفه تبلیغی و ترویجی و رسالت انبیایی دور هم جمع میشویم . تلنگر و تذکر است . حال اگر در بین این صدها فارغالتحصیل کما اینکه ما داشتهایم برخی وزیر شدند نماینده مجلس شدند قاضی و سفیر شدند . خدا رحمت کند شهدای ما را ، چند شهید عزیزمان ، سفرای عزیزمان شهید رکن آبادی ،شهید آقایی پور ، شهدای منا را، اینها سفیرهای با افتخار کشور ما بودهاند .امیدواریم ما در آینده صدها هزار وزیر و وکیل و مبلغ و مروّج و خدمتگذار و سردار امام زمان داشته باشیم ولی؛ لزوما این جمع به دنبال کار سیاسی و کسب قدرت نیست .
مصاحبهگر: باتوجه به اینکه هنوز در ابتدای مسیر و طریق هستم و تازه داریم نهال کانون را غرس میکنیم، اگر چناچه پیشنهادی یا نصیحت و توصیهای به داشآموختگان و یا اعضای هیئت موسس دارید، بفرمایید.
حجتالاسلام میرلوحی: ببینید در زمان پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) یکی از سران کفار در لشکر مقابل بود، پیامبر فرمودند یک نفر برود او را بکشد . فرزند آن شخص در سپاه پیامبر بود . او گفت یا رسولالله من بکشم؟ حضرت فرمودند نه تو نکش! چون بالاخره فرزندی و نسبت به پدر یک وظیفهای داری، چرا که اگر خدای نکرده عاق والدین بشود این اثر خودش را دارد . حالا العیاذ بالله برعکس میخواهم بگوییم، میخواهم بگوییم ما اگر در این فضای دانشگاه نیامده بودیم، اگر سر این سفره نبودیم زیر بیرق امام صادق هفت سال هشت سال درس نمیخواندیم و از این امکاناتی که شهدا برای ما فراهم کردهاند واین بار سنگینی که روی دوش ما گذاشتهاند، اگر اینها را نشنیده بودیم و به گوشمان نخورده بود خب تکلیفمان کمتر بود؛ ولی الان که این چنین پدری ۳۵ سال وجودش را فدای این دانشگاه واین دانشآموختگان واین دانشجویان واین شاگردان نمود، اگر نسبت به تلاشها و خوندلهای آن مرد کوتاهی کنیم، ما عاق والدین میشویم. فقط عاق والدین ،والدین ولادی نیست . چون امام صادق فرمود:«ولایتی لعلی ابن ابیطالب خیر من ولادتی منه»[یعنی]من هم رابطه ولایتی دارم هم ولادتی ، هم فرزندشان هستم و هم در خط ایشان هستم . این که من در خط ایشان هستم مهم تر از این است، که من فرزند ایشان هستم، است. و ما چند هزار امام صادقی همه فرزندان ولایتی آیت الله مهدوی کنی هستیم .در خط ایشان به دنبال تولید علوم انسانی اسلامی هستیم و پیچیدن نسخه عصری برای سیاست اسلامی ، مدیریت اسلامی حقوق اسلامی ، خانواده اسلامی ....
مصاحبه گر: با توجه به بیاینه مهم گام دوم انقلاب اسلامی که توسط رهبری معظم صادر شده است، دانش آموختگان دانشگاه در این راستا چه وظیفه ای دارند؟
اصلا انگار مقام معظم رهبری این گام دوم را برای ما نوشتهاند. یک زمانی که فرمودند هر کسی هر جا که هست خودش مرکز عالم بداند انگار اصلا این تکلیف را دقیقا برای ما گذاشتهاند، حالا تکلیف متوجه هشتاد میلیون است ولی حتما وظیفه ما از بقیه بیشتر است، چون ما ممهز در همین مباحث هستیم. ما بر سر این سفره نشستهایم و ما داریم این علوم را تولید میکنیم، ترویج میکنیم و انشاءالله تبلیغ میکنیم . تبلیغ آن هم فقط به منبر نیست فقط به مقاله و سخنرانی نیست به هر نحوی با این تجهیزات و وسایل جدیدی که درست شده است با ماهوارهها با امکانات جدید پیشرفته ما از طریق نفوذ در دانشگاهها و مراکز رسانهای دنیا باید این حقایق اسلام ناب اهلبیت را به آنها برسانیم و اگر ما این کار را انجام ندهیم در روز قیامت جواب پیامبر ،امیرالمونین ، و فاطمه زهرا را چه چیزی میخواهیم بدهیم .
کسانی که میگویند که دروه درس ما تمام شد و رفتیم استخدام شدیم و گرفتار زن و بچه و زندگیشدهایم و گرفتار قضایای حیات مادی شدهایم جواب رسولالله (صل الله علیه و آله وسلم) جواب امیر المومنین جواب فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را چه بدهیم ؟ اینکه فاطمه زهرا دو ماه نیم بعد از پیامبر اکرم شهید شدند او ابلاغ رسالت خودش را انجام داد . شبها در خانههای مهاجران و انصار را در میزد و میگفت: «أنسیتم قول ابی یوم غدیر خم » یادتان رفت آن ابلاغ پدرم را که از طرف خدا علی را معرفی کرد.
ماه، ماه رجب است و ماه امیرالمومنین، بوی غدیر ایشان را میدهد، ولادت امیرالمومنین بوی ولایتشان را میدهد، همین تعطیلات ده پانزده روزه که به اسم عید هيجده هفده روز، مملکت ما تعطیل میشود، بالاخره هر کس هرکجا که میرود، یعنی واقعا ما مجاز هستیم که هفده هيجده روز را به عنوان تعطیلی به یللی تللی بگذرانیم ؟ این کشوری که این میز و صندلی که ما اینجا نشستهایم به خاطر هر کدامش قطرات خون شهید داده شده است که ما اینجا نشستهایم. یک وقت محاسبه کردند خون دها شهید ریخته شده است تا این صندلیها به ما رسیده است، در همین دانشگاه خودمان ما ششصد نفر بودم، ۳۶ شهید دادیم [به نسبت میشود] یک شانزدهم میشود . خب این همه شهید رفتند که ما اینجا بیرق آنها را بدست بگیریم نه اینکه اینها به خاک بیافتند ما اینجا بخوابیم .
حالا من نمیگوییم این کانون بهترین راه حل است؛ اما این خودش یک ابزار و بهانه است هر کس حرف دیگر دارد که به نظر من از این راه میشود ؛ مثلا تبلیغ در خارج کشور ،تبلیغ در داخل کشور رفتن مناطق محروم یا توسعه مدارس امام صادق ، توسعه دانشگاه امام صادق، توسعه رشتهها دانشکدهها تحقیقات پژوهش و... هر کسی هر پیشنهادی دارد بیاید بگویید راه برای همه کسانی که به این آرمانهای مقدّس ملتزم هستند باز است مال هیچ کسی هم نیست و واقعا برای همه است و اگر یک تعدادی هم بیایند و بهتر از ما بگیرند واین بیرق را هدایت کنند و مشعل را روشن نگه دارند حتما من اولین نفری خواهم بود که کنار میروم چون آنقدر گرفتاری در دانشگاه و مدارس و کارهای جامعه دارم که ازخدا میخواهم که یک جوانتر بیاید این بیرق را بدست بگیرد به شرطی عمل کند نه آنکه این را خراب کند .
خدا به شما جزای خیر بدهد و التماس دعا
مصاحبهگر : خیلی از شما به خاطر فرصتی که در اختیار ما قرار دادید سپاسگذاریم و ان شا الله که بتوانیم در کانون دانش آموختگان به آنچه تکلیف و وظیفه مان است عمل کنیم و در پیشگاه حضرت حق شرمنده نباشیم.
https://tavoosebehesht.ir/node/77
افزودن دیدگاه جدید