زینب(س)؛ دختری که زینت پدر شد
انتظار پر رفت و آمدترین خانه محله بنی هاشم را در بر گرفته بود و همه برای به دنیا آمدن سومین نوه پیامبر خاتم لحظه شماری میکردند، چیزی نگذشت که همه مردم شهر از مولود زهرای اطهر (س) با خبر شدند ودر پنجم جمادیالاولی سال پنجم هجرت، دختر بزرگواری از دامن فرزند نبی خدا چشم به جهان گشود. انتظار پر رفت و آمدترین خانه محله بنی هاشم را در بر گرفته بود و همه برای به دنیا آمدن سومین نوه پیامبر خاتم لحظه شماری میکردند، چیزی نگذشت که همه مردم شهر از مولود زهرای اطهر (س) با خبر شدند ودر پنجم جمادیالاولی سال پنجم هجرت، دختر بزرگواری از دامن فرزند نبی خدا چشم به جهان گشود.رسم خانه علی(ع) و فاطمه این بود که برای انتخاب اسم فزرند خود دست به دامان پیامبر(ص) میشدند، اما از قرار معلوم وقتی دختر سوم حضرت زهرا(س) چشممش به تماشای دنیا باز شد پدربزرگش یعنی پیغمبر(ص) در سفر بود، علی(ع) و فاطمه(ص) چند روزی صبر کردند تا نبی اکرم(ص) از سفر بازگردد. پیامبر(ص) همین که مژده ولادت فرزند دخترش را شنید به دیدارش رفت و نوزاد زهرا(س) را در آغوش گرفت وگل بوسههای محبت را به گونههای کوچکش افکند و پیامبر(ص) نام سومین فزرند علی(ع) و فاطمه(س) را زینب گذاشت و زینب یعنی زینت پدر. زینب کبری در دامان خاندان والا مقامِ ولایت و امامت تربیت یافت و در منزل وحی پرورش یافت و دانش اندوخت و حیا را از فاطمه(س)، علم و فصاحت و بلاغت را از علی(ع) یادگرفت و در حلم و بردباری، همسان امام مجتبی و در شجاعت و قوت قلب، بسان حضرت سید الشهدا بود که سخنان کوبندهاش در کاخ یزید جلوهای از فصاحت و شهامت و ایستادگی بود. از همان دوران کودکی ارتباط عاطفی ویژهای بین زینب(س) و حسین(ع) برقرار بود و این عشق و علاقه برادر و خواهری تا آنجا ادامه داشت که وقتی عبدالله جعفر به خواستگاری زینب کبری(س) آمد، شرط کرد که عبدالله به او اجازه دهد هر روز بتواند برادرش حسین(ع) را زیارت کند. میگویند دانش زینب(س) آنقدر بود که که بسیاری از زنان مدینه نزد ایشان میآمدند و از درس تفسیر او بهره میبردند و امام سجاد(ع) در مقام عمه بزرگوارش میفرماید که او دانشمندی الهی است و خداوند چشمههای زلال معرفت را بر قلب مبارکش جاری ساخته است. در احوالات زینب کبری(س) نوشتهاند در خشوع و خضوع و عبادت و بندگی مانند پدر و مادر بزرگوارش بود و شبها را به تهجد صبح میکرد و مدام قرآن تلاوت میفرمود. آن بانوی بزرگ اسلام در میدان دشوار کربلا و از آنجا تا شام، در مشکلترین حالات، نماز شب و عبادتِ خدا را ترک نگفت. از ابن عباس، پسر عموی پیامبر(ص) نقل شده است که درباره زینب کبری چنین گفت: عقیله ما زینب، دختر علی(ع) در فصاحت و بلاغت و شجاعت ادبی، بینظیر بود. هنگامی که سخن میگفت، میپنداشتی علی(ع) سخن میگوید. و چه زیبا روز ولادت این بانوی بزرگ اسلام، شیر زن واقعه کربلا که توانست با پیامرسانی خود ضامن بقای اسلام باشد و از بازماندگان حادثه تلخ عاشورا مراقبت و پرستاری کند را روز پرستار نامیدند، پرستاران، خادمان بیمنت و فرشتگان سپیدپوش جامعه هستند که لباس خدایی بر تن دارند و مقام معظم رهبری در خصوص جایگاه این قشر دلسوز فرمودند: طرف حساب پرستار فقط خداست. به درستی که پرستاری شغلی الهی است که میتواند بالی برای پرواز باشد آنگاه که عاطفه پرستار از سرچشمه عاطفه زینبی جاری شود و جویبار رحمت و ایثار پرستار به چشمه تقوای الهی متصل باشد و اینگونه میتواند پرستار در آسمان زیبای رضایت پروردگار پرواز کند. منبع: مهر
https://tavoosebehesht.ir/node/7206
افزودن دیدگاه جدید