حقوق امام زمان(عج)

<p>از ميان همة حقوق گوناگوني كه در آموزههاي اسلامي بر اداي آنها تأكيد شده است، پس از حقّ خداي متعال، هيچ حقّي به بزرگي حقّي كه امامان و پيشوايان معصوم دين(ع) بر عهدة ما دارند، نيست؛ زيرا هيچ كس به اندازة آنها در زندگي ما نقش ندارد و استمرار زندگي ما بدون وجود آنان امكانپذير نيست.
متن خبر

از ميان همة حقوق گوناگوني كه در آموزههاي اسلامي بر اداي آنها تأكيد شده است، پس از حقّ خداي متعال، هيچ حقّي به بزرگي حقّي كه امامان و پيشوايان معصوم دين(ع) بر عهدة ما دارند، نيست؛ زيرا هيچ كس به اندازة آنها در زندگي ما نقش ندارد و استمرار زندگي ما بدون وجود آنان امكانپذير نيست.           از ميان همة حقوق گوناگوني كه در آموزههاي اسلامي بر اداي آنها تأكيد شده است، پس از حقّ خداي متعال، هيچ حقّي به بزرگي حقّي كه امامان و پيشوايان معصوم دين(ع) بر عهدة ما دارند، نيست؛ زيرا هيچ كس به اندازة آنها در زندگي ما نقش ندارد و استمرار زندگي ما بدون وجود آنان امكانپذير نيست.  براي روشن شدن اين موضوع، به روايتي از امام صادق(ع) كه از پدر ارجمندش، امام باقر(ع) و از جدّ بزرگوارش امام سجّاد(ع) نقل كرده است، اشاره ميكنيم. در اين روايت چنين ميخوانيم: «ما پيشوايان اهل اسلام و حجّتهاي خدا بر جهانيان و سروران مؤمنان، رهبران رو سفيدان و سرپرستان مؤمنان هستيم. ما اماني براي ساكنان زمين هستيم، همچنان كه ستارگان، اماني براي اهل آسمان هستند. ما كساني هستيم كه خداوند به وسيلة ما، آسمان را از اينكه جز به اذن او بر زمين افتد، نگه ميدارد و به وسيلة ما، زمين را از اينكه ساكنانش را پريشان سازد، حفظ ميكند و به وسيلة ما، باران را فرو ميفرستد، رحمتش را جاري ميسازد و بركات زمين را خارج ميكند. اگر يكي از ما در زمين نباشيم، زمين ساكنانش را در كام خود فرو ميبرد.» سپس فرمود: «زمين از زماني كه خدا، آدم را آفريد، هيچ گاه از حجّت خدا خالي نبوده است، خواه اين حجّت، آشكار و شناخته شده باشد، خواه غايب و از ديدهها پنهان و تا برپايي رستاخيز نيز زمين از حجّت خدا خالي نميماند، اگر اين گونه نبود، خدا پرستيده نميشد.»1به دليل همين عظمت حقوق امام(ع) است كه در دعاي ندبه از خدا ميخواهيم كه ما را در اداي اين حقوق ياري كند:«خداوندا! ... ما را در راه اداي حقوق او (امام مهدي(ع))، تلاش در پيروي از او و دوري از مخالفت او ياري كن و با خشنودي او بر ما منّت گذار.»2 پس از اين مقدّمه، براي آشنايي بيشتر با حقوق امام زمان(ع) برخي از رواياتي را كه در اين زمينه به دست ما رسيده است، به اجمال بررسي ميكنيم: 1. ضرورت اداي حقوق امام(ع)در اين زمينه روايات فراواني از پيامبر اعظم(ع) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) وارد شده است كه در اينجا به برخي از آنها اشاره ميكنيم.3 رسول اكرم(ص) در روايتي ميفرمايد:«سوگند به آنكه جانم در دست اوست، هيچ بندهاي را كردارش سود نرساند، مگر در پرتو شناخت حقّ ما.»4امام صادق(ع) نيز در همين زمينه ميفرمايد:«خداوند عزّوجلّ به وسيلة پيشوايان هدايت از خاندان پيامبر ما، دينش را آشكار ساخت و به وسيلة ايشان راهش را روشن نمود و به واسطة آنان چشمههاي پنهان دانش خود را گشود. پس، از امّت محمّد ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ هركس كه حقّ واجب امامش را بشناسد، مزّه ايمانش را بچشد و به ارزش دلپذيريِ اسلام خود پي برد.»5 2. حقوق امام عصر(ع)پيشوايان معصوم دين(ع) حقوق گوناگوني برعهدة ما دارند كه بررسي تفصيلي همة اين حقوق، مجالي گسترده ميطلبد، در اين مجال به برخي از مهمترين اين حقوق اشاره ميكنيم: الف. دوست داشتنرسول اكرم(ص) در ازاي زحمات فراواني كه در راه ارشاد و هدايت مردم پذيرا شد، تنها يك چيز از مردم درخواست كرد و آن دوستي خويشاوندان خود بود. قرآن كريم دراينباره ميفرمايد:«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى6‏؛ بگو به ازاي آن [رسالت]، پاداشي از شما خواستار نيستم، مگر دوستي دربارة خويشاوندان.»امام باقر(ع) در پاسخ شخصي كه از ايشان دربارة تفسير اين آيه پرسيده بود، ميفرمايد:«به خدا سوگند كه اين [دوستي]، فريضهاي است كه خداوند نسبت به اهل بيت محمّد بر عهدة بندگان نهاده است.»7احاديث ديگري نيز در اين زمينه وارد شده است كه به جهت رعايت اختصار به همين مقدار بسنده ميكنيم.8 ب. تمسّك جستنبيترديد در تندباد حوادث روزگار و به هنگام برخاستن توفانهاي سهمگين، تنها با چنگ زدن به «دستگيرهاي محكم» ميتوان از درافتادن به وادي گمراهي در امان ماند و راه هدايت و رستگاري را بازشناخت.قرآن كريم از اين دستگيرة محكم، گاه با تعبير «عروة الوثقي؛ دستاويز استوار»9 و گاه با تعبير «حبل الله؛ ريسمان خدا» 10 ياد كرده است. به تصريح روايات، اين دستگيرة محكم تنها اهلبيت عصمت و طهارت(ع) هستند و به همين دليل همة اهل ايمان موظّف شدهاند كه تنها به آنها تمسّك جويند. امام علي(ع) در اين باره ميفرمايد:«رسول خدا ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ به من فرمود: «اي علي...! شما حجّت خدا بر خلق او و آن دستگيرة محكم هستيد كه هركس بدان چنگ زند، هدايت شود و هركه رهايش كند، گمراه گردد.»11 از امام صادق(ع) نيز در اين باره چنين روايت شده است:«دروغ ميگويد كسي كه مدّعي است ما را شناخته، ولي به دامن ديگران چنگ آويخته است.»12 گفتني است، برخي از اهل تحقيق معتقدند: احاديثي كه بر وجوب تمسّك به اهل بيت دلالت دارند، بيش از حدّ تواترند.13 ج. دوستي با دوستان و دشمني با دشمنانآنگاه ما در ادّعاي دوستي با اهل بيت عصمت و طهارت(ع) صادق هستيم كه دوستان آنها را دوست بداريم و با دشمنان آنها دشمني كنيم. از اين رو در روايات، دوستي با دوستان اهل بيت(ع) و دشمني با دشمنان آنها، يكي از حقوق امامان معصوم(ع) برشمرده شده و بسيار بر آن تأكيد شده است. پيامبر خاتم(ص) در اين باره ميفرمايد:«هر كس دوست دارد كه بركشتي نجات بنشيند و به دستگيرة محكم چنگ آويزد و ريسمان استوار خدا را بگيرد، بايد پس از من، علي را دوست بدارد و با دشمن او دشمني كند و امامان هدايتگر از نسل او را به پيشوايي بپذيرد؛ زيرا آنان پس از من جانشينان و اوصياي من و حجّت خدا بر خلقند و سروران امّت هستند و پرهيزگاران را به سوي بهشت ميبرند. حزب آنها، حزب من و حزب من، حزب خداست و حزب دشمنان آنان، حزب شيطان است.»14 د. پذيرفتن ولايتبه تصريح روايات، در آموزههاي اسلامي هيچ موضوعي به اندازة موضوع ولايت، تأكيد نشده است15 و به همين دليل ميتوان گفت، پذيرش ولايت و سرپرستي امامان معصوم(ع) يكي از مهمترين حقوق آنهاست. در روايتي كه از پيامبر اعظم(ص) نقل شده است، در اين زمينه چنين ميخوانيم:«هركس دوست دارد كه مانند من زندگي و چون من بميرد و به بهشتي كه پرودگارم مرا وعده داده است، وارد شود، پس بايد ولايت عليّ بن ابيطالب و وارثان پاك او را كه پس از من امامان هدايتگر و چراغهاي تاريكيها هستند، بپذيرد؛ زيرا آنها هرگز شما را از راه راست به كجراهة گمراهي نميكشانند.» 16 امام علي(ع) نيز در اين باره ميفرمايد:«ما را برعهدة مردم، حقّ فرمانبري و ولايت است و براي اين كار، از خداوند سبحان پاداش نيك خواهند گرفت.»17 ه . مقدّم داشتنبه دليل برتريها و ويژگيهاي بيمانندي كه خداي متعال به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) ارزاني داشته، سزاوار است كه آنها در همة زمينهها بر همگان مقدّم داشته شوند و هيچ كس بر آنها ترجيح داده نشود. به اين موضوع نيز به عنوان يكي از حقوق امامان معصوم(ع)، در روايات بسيار توجّه شده و از جمله در روايتي كه از پيامبر اكرم(ص) نقل شده، چنين آمده است:«خداي متعال ذرّية هر پيامبري را از پشت خود او قرار داده است، ولي ذرّية مرا از پشت عليّ بن ابيطالب(ع) ... پس آنان را پيشرو قرار دهيد و از ايشان جلو نيفتيد؛ زيرا آنان در خردسالي، بردبارترين شما هستند و در بزرگي، داناترينتان. بنابراين، از آنها پيروي كنيد؛ چرا كه ايشان شما را به گمراهي نميكشانند و از راه راست بيرونتان نميبرند.»18 و. پيروي كردنامامان معصوم(ع) در علم، تقوا، شجاعت، سياست، سخاوت، كرامت و ديگر صفات پسنديدة اخلاقي، سرآمد اهل روزگار هستند و به همين دليل، مردم بايد آنان را پيشوا و مقتداي خود سازند و در همة امور به آنها اقتدا كنند. پيامبر اكرم(ص) در اين باره ميفرمايد:«هر كس خوشحال ميشود مانند من زندگي كند و مانند من از دنيا برود و در بهشت بريني كه پروردگارم آن را كاشته است، ساكن شود، بايد پس از من علي را دوست دارد و به امامان پس از من اقتدا كند؛ زيرا آنان عترت منند، از طينت من آفريده شدهاند و فهم و دانش روزي شدهاند.»19 ز. گرامي داشتنپيامبر اعظم(ص) همواره بر ضرورت گرامي داشتن اهل بيت طاهرين خود(ع) تأكيد ميكرد و امّت خود را از آزار و اذيّت آنان برحذر ميداشت. به همين دليل ميتوان گفت كه يكي از حقوق قطعي و مسلّم امامان معصوم(ع) گرامي داشتن، عزيز شمردن و خوار نساختن آنان است.در روايتي كه ابن عبّاس نقل كرده، در اين زمينه چنين آمده است:رسول خدا ـ درود خدا بر او و خاندانش باد ـ بر منبر رفت و برايمان سخنراني كرد و مردم جمع شدند. آن حضرت فرمود: «اي مردم! شما [در روز قيامت] گرد آورده خواهيد شد و دربارة ثقلين از شما خواهند پرسيد. پس مواظب باشيد كه پس از من با آنان چگونه عمل ميكنيد. آنان، اهل بيت من هستند. هركه ايشان را آزار دهد، مرا آزار داده و هركه به ايشان ستم كند، به من ستم كرده است. هركه ايشان را خوار دارد، مرا خوار داشته و هركه ايشان را عزيز شمارد، مرا عزيز شمرده است. هركه ايشان را ياري دهد، مرا ياري داده و هركه ايشان را تنها و بيياور گذراد، مرا تنها و بيياور گذاشته است.»20 ح. ادا كردن حقوق ماليخداوند متعال در قرآن كريم، حقوق مالي  مشخّصي را براي پيامبر اكرم(ص) و خويشاوندان او در نظر گرفته است كه در اصطلاح از آن تعبير به «خمس» ميشود:«وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيل؛ بدانيد كه هر چيزي را به غنيمت گرفتيد، يك پنجم آن براي خدا و پيامبر و از آن خويشاوندان [او] و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان است.»21 در زمينة وجوب اداي خمس، به عنوان يكي از حقوق مالي امامان معصوم(ع) روايات فراواني وارد شده است كه از آن جمله ميتوان به روايت زير كه از امام سجّاد(ع) نقل شده است، اشاره كرد. ابن ديلمي نقل ميكند كه عليّ بن الحسين(ع) به مردي از اهل شام فرمود: «آيا در سورة انفال نخواندهاي كه «بدانيد كه هر چيزي را به غنيمت گرفتيد، يك پنجم آن براي خدا و پيامبر و ... است؟» عرض كرد: چرا. پس شما، همانان هستيد؟ فرمود: «آري.»22 امام عصر(ع) در يكي از توقيعات خود، مردم را از كوتاهي در اداي حقوق مالي اهل بيت(ع) برحذر داشته است و ميفرمايد: «هركس به ناحق چيزي از اموال ما را تصاحب كند، به راستي درون خويش را از آتش انباشته است و به زودي به رو در آتش افكنده خواهد شد.»23 آن حضرت همچنين دربارة فلسفة پرداخت خمس ميفرمايد:«اموال شما را نميپذيريم مگر به دليل اينكه پاك شويد، پس هر كه ميخواهد، بپردازد و هركس ميخواهد، نپردازد.»24 ط. پيشكش كردن مالچنانكه در مقدّمة اين مبحث يادآور شديم، همة فيضهاي مادّي و معنوي و همة نعمتهاي دنيوي و اخروي كه ما از آنها بهرهمنديم، به بركت وجود اهل بيت عصمت و طهارت(ع) است و از همين رو شايسته است كه ما به هر طريق ممكن سپاس خود را به پيشگاه اين بزرگواران عرضه و به هر بهانهاي مهر و محبّت خود را به آنان اعلام كنيم. اگرچه آنها از سپاس، مهر و محبّت ما كاملاً بينيازند. يكي از اين راهها، پيشكش كردن مال به پيشگاه حضرات معصومان(ع) است كه در اصطلاح از آن به «صله دادن» تعبير ميشود. در روايتي كه از امام صادق(ع) نقل شده در اين زمينه چنين آمده است:«صله دادنِ از اموال خود به آل محمّد را فرو مگذاريد. هركه داراست به قدر داراياش [صله دهد] و هركه نادار است به فراخور نادارياش. هركه ميخواهد خداوند، مهمترين حاجتهايي را كه از خدا ميخواهد، برآورده سازد، از مال خود، آنچه را بيشتر از همه مورد نياز اوست، به آل محمّد و شيعيان آنان صله دهد.»25 چنانكه از روايت ياد شده هم به دست ميآيد، مراد از صله دادن، اين نيست كه مالي را به طور مستقيم به اهل بيت(ع) پيشكش كنيم، بلكه منظور اين است كه ما به قصد خشنودي اين خاندان، اموال خود را در راههايي كه آنها ميپسندند، به ويژه در راه دستگيري از شيعيان درمانده كه يتيمان آلمحمّد(ع) به شمار ميآيند، هزينه كنيم. ي. فرستادن صلواتيكي ديگر از حقوق امامان معصوم(ع) درود و صلوات فرستادن بر آنهاست. در اين زمينه نيز روايات فراواني وارد شده است كه در اينجا به دو روايت بسنده ميكنيم. از رسول خاتم(ص) روايت شده است كه فرمود: «هركه نمازي بخواند و در آن بر من و اهل بيتم صلوات نفرستد، نمازش پذيرفته نميشود.»26 امام صادق(ع) نيز در اين باره ميفرمايد: «پدرم مردي را ديد كه به كعبه آويخته و ميگويد: اللهمّ صلّ علي محمّد. پدرم به او فرمود: «اي بندة خدا! آن را ناقص مگو. حقّ ما را ضايع مگردان. بگو: اللهمّ صل محمّد و اهل بيته.»27 ك. ياد كردناز آنجا كه ياد كردن از اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و بيان فضايل و صفات برجستة آنها، موجب زنده شدن مكتب اهل بيت(ع) و جلا يافتن دلهاي ما ميشود، در روايات سفارشهاي فراواني به اين موضوع شده است. در يكي از اين روايات، امام صادق(ع) خطاب به داوود بن سرحان ميفرمايد:«اي داوود! سلام مرا به دوستدارانم برسان و آنچه را ميگويم و به آنان ابلاغ كن. رحمت خدا بر آن بندهاي كه با ديگري گرد آيد و دو نفري دربارة امر ما گفتوگو كنند كه در اين حال، سومين نفر آنان فرشتهاي است كه براي آن دو آمرزش ميطلبد. هيچ دو نفري گرد هم نيامدند و از ما ياد نكردند، مگر اينكه خداوند متعال، به وجود آنان بر فرشتگان باليد. پس هرگاه گرد هم آمديد، به ذكر مشغول شويد؛ زيرا گردهمآيي و مذاكرة شما با يكديگر باعث زنده شدن ما ميشود. بهترين مردم بعد از ما كسي است كه دربارة امر ما مذاكره كند و به ياد و نام ما، فراخواند.»28 در پايان آرزو ميكنيم كه خداوند به همة ما توفيق شناخت و اداي كامل حقوق اهل بيت عصمت و طهارت(ع)؛ به ويژه امام عصر(ع) را ارزاني فرمايد و در دنيا و آخرت ما را از فيض وجود اين بزرگواران بهرهمند سازد.آمين يا ربّ العالمين  پينوشتها:1. لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الأثر، ص 268، ح 638.2. محمّد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 99، ص 109.3. براي مطالعة بيشتر در اين زمينه ر.ك: محمّد محمّدي ريشهري، اهل بيت(ع) در قرآن و حديث، ترجمة حميدرضا شيخي و حميدرضا آژير، ج 2، صص 540 ـ 549.4. همان، ص 541، ح 781.5. همان، ص 543، ح 768.6. سورة شوري(42)، آية 23.7. اهل بيت(ع) در قرآن و حديث، ج 2، ص 556، ح 819.8. ر.ك: همان، صص 551، 559.9. ر.ك: سورة بقره(2)، آية 256 و سورة لقمان(31)، آية 22.10. ر. ك: سورة آل عمران(3)، آية 103.11. اهل بيت(ع) در قرآن و حديث، ج 2، ص 561، ح 834.12. همان، ص 565، ح 845.13. ر.ك: همان، ص 565.14. همان، ص 561، ح 832.15. ر.ك: محمّد بن يعقوب كليني، الكافي، ج2، ص 18، ح 3.16. اهل بيت(ع) در قرآن و حديث، ج 2، ص 567، ح 849.17. همان، ص 568، ح 856.18. همان، ص 575، ح 869.19. همان، ص 577، ح 874.20. همان، ص 583، ح 885.21. سورة انفال(8)، آية 41.22. اهل بيت(ع) در قرآن و حديث، ص 585، ح 891.23. محمّد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 53، ص 183، ح 11.24. همان، ص 180، ح 10.25. اهل بيت(ع) در قرآن و حديث، ص 587، ح 898.26. همان، ص 589، ح 904.27. همان، ح 903.28. همان، ص 591، ح 910.منبع: موعود

برچسب‌ها

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 21:11
کد خبر: 7325

https://tavoosebehesht.ir/node/7325

افزودن دیدگاه جدید