ذبح عظیم
چرا امام حسین(ع) با حاکمیت اموی (یزید) بیعت نکرد؟ نکته؛ قبلا نیز چنین پیشنهادهای از این دست مبنی بر صلح با قدرت ها ظالم و فریب کار به حضرت علی(ع) نیز داده شده بود... به نظر شما برخورد امام چگونه بود؟ متن نقطه اوج و خاتمه كار يزيد اين بود كه بتواند تأييدي از امام حسين(ع)(همانطور که قبلا در یادداشت های قبلی ذکر شد لقب فرزند رسول خدا(ص) برای امام حسین(ع)برگ برنده و امتیاز ویژه براي ایشان بود) برای مشروعیت حاکمیت خود بگيرد و مهري بر خاتمه ي مكتب و جريان امامت بزند. بيعت امام حسين(ع) با يزيد مي توانست به مفهوم مشروعيت حاكميت يزيد و تأييد تمامي جرايم و جنايات بني اميه قلمداد شود. امام حسين(ع) درست در همين مرحله با نهضت عاشورا(قیام کربلا) و نثار خون پاکش هم اسلام را حفظ نمود و هم بنيان حاكميت نامشروع بني اميه را با مشروعيت خون خويش افشا و مضمحل ساخت و هم فضاي جامعه اسلامي را دگرگون نمود. حسين بن علي(ع) در راه عراق در منزلي بنام «ذوحُسُم» در ميان ياران خود بپاخاست و خطبه اي بدين شرح ايراد نمود: «پيشامد ما همين است كه مي بينيد. جداً اوضاع زمان دگرگون شده، زشتي ها آشكار و نيكي ها و فضيلت ها از محيط ما رخت بربسته است، و از فضيلت ها جز اندكي مانند قطرات ته مانده ظرف آب باقي نمانده است. مردم در زندگي پست و ذلّت باري به سر مي برند و صحنه زندگي، همچون چراگاهي سنگلاخ و كم علف، به جايگاه سخت و دشواري تبديل شده است. آيا نمي بينيد كه ديگر به حق عمل نمي شود، و از باطل خودداري نمي شود؟ در چنين وضعي جا دارد كه شخص با ايمان مشتاق ديدار پروردگار باشد. در چنين محيط ذلّت بار و آلوده اي، مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمگران را جز رنج و آزردگي و ملال نمي دانم. اين مردم بردگان دنيا هستند، و دين لقلقه ي زبانشان مي باشد، حمايت و پشتيبانيشان از دين تا آن جا است كه زندگيشان همراه با رفاه و آسايش باشد، و آنگاه كه در بوته ي امتحان قرار گرفتند، دينداران كم خواهند بود.»(1) امام حسين(ع) براي احياي دين رسول خدا(ص)، اصلاح امت، در برابر اجبار به بيعت با يزيد و وارد آمدن فشار به اين منظور كه به معني به رسميت شناختن اين فتنه عظيم بود مقاومت كرد. دعوت مردم كوفه از امام حسين به عراق و عامل امر به معروف و نهي از منكر كه امام حسين(ع) از روز نخست از مدينه با اين شعار حركت كرد دو عامل مهم ديگر در شكل گيري قيام حسين بن علي(ع) بود. امام حسين(ع) به روشني فلسفه حركت و نهضت خود و بيان اعتقادي نهضت خويش را در مدينه در مجلس وليدبن عقبه بيان كرد (2) امام حسين(ع) همين مضمون يعني تقابل كامل اسلام با حاكميت يزيد را در عبارتي ديگر به مروان بن حكم گفتند. مروان به امام حسين(ع) سفارشي كرد كه با يزيد بيعت كند. گفت خير دين و دنياي تو در بيعت با يزيد است.امام حسين(ع) در جواب آيه استرجاع را تلاوت نمود.(3) نتیجه؛ حكومت يزيد و استمرار اين حكومت به معني پايان يافتن اسلام بود. امام حسين(ع) نيز تمام هويت و اعتبارش به دليل نسبتي است كه با اسلام دارد. حمايت و حضور او استمرار حيات پيامبر(ص) و علي(ع) است و او چگونه يزيد را به رسميت بشناسد؟ (از این رو حضرت جمله « مثلی لایبایع مثله» را مانند یک حکم بدیهی فرمودند زیرا شخصیتی مثل حسین(ع) از خاندان نبوت و معدن رسالت، محل آمد و شد فرشتگان و فرود رحمت خداوند که خدا فیض وجود را به واسطه این خاندان آغاز نموده و به پایان می رساند، با یزید فاسق، فاجر، شرابخوار، قاتل بی گناهان و متجاهر به فسق و فجور هرگز بیعت نمی کند) لذا در چنین شرایطی (بیعت اجباری و جنگ تحمیلی) برای امام حسین(ع) تنها گزینه ای که باقی ماند؛ قیام و نهضت بر ضد یزید بود. [1] . حسن بن علي بن شعبه، تحف العقول، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین،1363ه.ش، ص245؛ لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف ازدی ابومخنف، همان، ص86 ؛ محمد بن جریر طبري، همان، ج6، ص229. [2] . «انا اهل البيت النبوه و معدن الرساله و مختلف الملائكه و محل الرحمه و بنا فتح الله و بنا ختم و يزيد رجل فاسق شارب خمر قاتل النفس المحرمه معلن بالفسق و مثلي لا يبايع لمثله و لكن نصبح و تصبحون و ننتظر و تنتظرون اينا احق بالخلافه و البيعه»؛موسوعه كلمات الامام حسين، معهذ تحقيقات باقرالعلوم(ع) ، ص283. [3] . « انا لله و انا اليه راجعون و علي السلام و السلام اذ قد بليت الامه براع مثل يزيد.»؛ محمد بن علی ابن اعثم کوفی، ج5، ص25، و بنگريد؛ علی بن موسی ابن طاوس، لهوف، قم، موسسه نشر کتب مذهبی،1377ق، ص24. پژوهشگر: وحید متشکر انتهای پیام/14
https://tavoosebehesht.ir/node/5271
افزودن دیدگاه جدید