حج ناتمام

<p> آیا شما موافقید که در طول تاریخ باب توجیه برای تبرئه و بی گناه جلوه دادن برخی از نخبگان، باز بوده باشد؟ نکته؛ اینکه در پرسش بالا لفظ طول تاریخ آمده است؛ نشان از آن دارد که یکی از بزرگترین معضلات جامعه ی مسلمانان در طول و بستر تاریخ اسلام، تعارض منافع شخصی خواص، گروه ها و جریان ها و احزاب با اصل سیره و سبک اصیل اسلامی، و برتری دادن آن، بوده است.  این تنافی بر گرفته از هر چه باشد (غرایز و تمایلات شخصی و قبیلگی)، دود آن و ضرر آن به چشم اسلام می رود(اساسا در باب عوامل افول تمدن اسلامی و بحث احیای تمدن نوین اسلامی این نکته حایز اهمیت فراوانی می باشد).
متن خبر

 آیا شما موافقید که در طول تاریخ باب توجیه برای تبرئه و بی گناه جلوه دادن برخی از نخبگان، باز بوده باشد؟ نکته؛ اینکه در پرسش بالا لفظ طول تاریخ آمده است؛ نشان از آن دارد که یکی از بزرگترین معضلات جامعه ی مسلمانان در طول و بستر تاریخ اسلام، تعارض منافع شخصی خواص، گروه ها و جریان ها و احزاب با اصل سیره و سبک اصیل اسلامی، و برتری دادن آن، بوده است.  این تنافی بر گرفته از هر چه باشد (غرایز و تمایلات شخصی و قبیلگی)، دود آن و ضرر آن به چشم اسلام می رود(اساسا در باب عوامل افول تمدن اسلامی و بحث احیای تمدن نوین اسلامی این نکته حایز اهمیت فراوانی می باشد).  ابن شهر آشوب مطلبی را به نقل از محمد آورده که محمد درباره همراه نشدنش با امام گفت نام¬های یاران امام و نام پدرانشان نزد ما نوشته و از پیش تعیین شده بود.(33)  مامقانی نیز می¬نویسد جواب درست آن است که یاران شهید امام حسین(ع) افراد معینی بودند و شمار آنان 72 تن که در تقدیر الهی بودند، سخنی که از خود محمد حنفیه نیز نقل شده است.(34)  این علت همان توجیهی است که ابن عباس هم در پاسخ به سرزنش دیگران گفته است.(35)  این علت نیز پذیرفته نمی¬شود؛ زیرا اولاً در صورت وجود چنین علمی، این آگاهی اختصاص به امام معصوم دارد نه کسان دیگر و حق استفاده از این آگاهی متوجه آنانست و دیگران تنها بر اساس روایت، شنیده بودند که چنین رویدادی برای امام رخ خواهد داد امام اینکه یاران او چه تعداد و چه کسانی خواهند بود برای خواص معلوم نبوده است. ثانیاً چنین آگاهی برای هیچ کس، چه امام و چه غیر امام - بر فرض داشتن چنین آگاهی-، تکلیف¬آور نیست. معصومان (ع) اعم از پیامبران و امامان نیز تنها برای اثبات نبوت و امامت و موارد مهمی از این قبیل، از این آگاهی بهره می بردند، نه در زندگی عادی و شخصی؛ زیرا چنان چه می¬خواستند برای هر کاری از این علم بهره ببرند، از بشر بودن بیرون رفته و نمی-توانستند الگوی دیگران باشند و در ضمن این که در پیشگاه خدا چنین چیزی از آنان خواسته نشده بود، که بر اساس علم غیب خود و امور ماورایی عمل کنند. ثالثاً این توجیه می¬تواند بهانه¬ای برای همه کسانی باشد که از یاری امام سرباز زدند. دیدگاه محمد بیشتر در موضع صبر و عدم خطر کردن دیده می¬شود. از پیشنهادات او و هشدارهایی که می-دهد موضع او را بر پرهیز از بیعت با یزید، مخالفت با حرکت به کوفه، هشدار به فریب¬کاری کوفیان، ماندن در مکه و حرکت به یمن و نواحی دیگر است. (36) نتیجه؛ در کل به نظر می رسد دیدگاه محمد سازگار با راه و سیره امام نبوده است و این گونه هم نبوده که امام دعوت خصوصی از او به عمل آورده باشد(البته به نقل برخی از محققین چنین دعوتی وجود ندارد ولی اینجانب با طرح مقاله ای با عنوان دعوت خصوصی و عمومی امام از نخبگان مدینه، طرح دعوت را از جانب امام، امری مسلم و قطعی دانسته ام) چون از گفته¬ها و پیشنهادهای محمد، عدم تمایل به همراهی با امام فهمیده می¬شود. دیدگاه او سبب شد امام در پاسخ با لحن «طوری نیست»  اجازه ماندن و یا مأموریتی مصلحتی به ایشان واگذار کند. [33]. «ان اصحابه عندنا لمکتوبون باسمائهم و اسماء آبائهم»؛ ابن شهر آشوب، همان، ج 3، ص 211؛ محمد باقر مجلسی، همان، ج 44، ص 185. [34]. رضوی اردکانی، همان، ص 165 به نقل از مامقانی، ج 3، ص 112. [35]. محمد بن علی ابن شهر آشوب، همان، ج 3، ص 211. [36]. علی بن موسی ا بن طاووس، همان، ص 240.   پژوهشگر: وحید متشکر انتهای پیام/14  

برچسب‌ها

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 18:56
کد خبر: 5312

https://tavoosebehesht.ir/node/5312

افزودن دیدگاه جدید