حج ناتمام
آیا امام حسین(ع) بعد از خروج از مدینه برای خود نماینده ای انتخاب نمودند؟ نکته؛ آیا اساسا امام حسین (ع) در آن بازه زمانی می توانست برای خود نماینده ای انتخاب نماید؟ آیا شرایط خفقان سیاسی چنین اجازه ای به امام می داد؟ و آیا اساسا چنین امری(انتخاب نماینده) قبلا در مورد مقام امامت اتفاق افتاده بود و یا اینکه امر مرسومی بوده است؟ و آیا چنین امری از سوی مقام خلافت قابل تحقق و انجام است و یا امامت الهی؟ و آیا برای مقام امامت الهی که امری فرا بشری است آیا بشر می تواند در چنین امری(تعیین نماینده) دخالت داشته باشد؟ اگر پاسخ منفی است، آیا چنین فرمان و اجازه ای از سوی خداوند مبنی بر تعیین نماینده برای امام حسین(ع) صادر شده بود؟ متن عامل ديگري كه برخي نویسندگان در عدم همراهي محمدبن حنفيه با امام مطرح کر¬ده¬اند؛ نمایندگی امام در مدینه است. در منابع کهن مانند تاریخ طبری و پس از آن در کامل ابن اثیر سخنی از اجازه امام به محمد برای ماندن در مدینه به عنوان چشم و دیده¬بان دیده نمی¬شود.(29) تنها ابن اعثم این مطلب را گزارش کرده و مستوفی هروی نیز در ترجمه فتوح ابن اعثم آن را آورده است(30) اما در برخی منابع متأخر آمده است که امام به او گفته¬اند مانعی ندارد که در مدینه بمانی و عامل اطلاعاتی من باشی و هیچ امری از امور حکومت را از من پنهان نکنی.(31) برخی محققان معاصر نوشته¬اند با توجه به این گزارش پاسخ پرسش درباره علت یاری نکردن امام توسط محمد، روشن است؛ زیرا محمد به فرمان امام در مدینه ماند و با او همراهی نکرده است. به نظر می¬رسد نمی¬توان با استناد به گزارش یاد شده، محمد را مأمور امام دانست. شیخ مفید گوید چون محمد بن حنفیه، تصمیم امام را بر بیرون رفتن از مدینه دانست، ولی نمی¬دانست کجا می رود به امام (ع) گفت تو پیش من محبوب¬ترین و عزیزترین مردمی، خیرخواهی ام را جزء برای تو ذخیره نمی¬کنم و تو شایسته¬ترین افراد به نصیحت منی. از بیعت با یزید خودداری کن و تا می¬توانی از شهرها فاصله بگیر و نامه¬هایت را برای مردم بفرست و آنان را به خویش دعوت کن، اگر مردم با تو و به نفع تو بیعت کردند، خدا را بر این نعمت شکر کن و اگر مردم دور دیگری جمع شدند با این کار خداوند از دین و عقل تو نکاسته و از جوانمردی و برتری تو چیزی کم نشده است. بیم آن دارم که وارد یکی از شهرها شوی و مردم دچار اختلاف شوند، گروهی با تو و گروهی بر تو، آن گاه بین آنان درگیری پیش آید و تو آماج نیزه-ها قرار بگیری و بهترین این امت از نظر جان و پدر و مادر، خونش پایمال¬تر و خاندانش ذلیل¬تر از دیگران گردد. حسین(ع) گفت کجا بروم؟ محمد گفت در مکه برو اگر جایت امن بود، که راه همین است وگرنه به ریگزارها و شکاف کوه¬ها پناه ببر و از شهری به شهری تا ببینی کار مردم به کجا می¬انجامد.(32) نتیجه؛ متن¬ها و نقل¬های دیگری هم خطاب به امام شده است که به دلیل شباهت ذکر نشدند. اما نتیجه همه آنها این است محمد نسبت به رفتن امام به کوفه نگران است و خودش نیز همراه امام نرفت و دستوری از امام نداشته است. [29] . محمد بن جریر طبری، همان، ج 5، ص 31-32، ج 5 ، ص 341-342. [30]. محمد بن علی ابن اعثم، همان، ج 5، ص 21. [31]. محمد باقر مجلسی، ج 41 و 44، ص 329 ؛ محسن امین، همان، ج 1، ص 588. [32]. محمد بن نعمان مفید، همان، ص 201. پژوهشگر: وحید متشکر انتهای پیام/14
https://tavoosebehesht.ir/node/5318
افزودن دیدگاه جدید