بانوی شبهای روشن،فانوس فریاد در باد
حجتالاسلام سید ابوالقاسم حسینی «ژرفا» شب گذشته (یکشنبه دهم اسفند) غزلی فاطمی سروده و ابتدای آن نوشته است: برای مادر جانم چیزکی سرودهام، تقدیم میکنم.
حجتالاسلام سید ابوالقاسم حسینی «ژرفا» شب گذشته (یکشنبه دهم اسفند) غزلی فاطمی سروده و ابتدای آن نوشته است: برای مادر جانم چیزکی سرودهام، تقدیم میکنم.
بانوی شبهای روشن، فانوس فریاد در باد تک یادگار رسالت، در رجعت کفر و بیداد تنها تو بودی و تنها، در قحط مردیّ و رادی مَردِ تو ـ افسوس ـ در بند، رجّالهها ـ آه ـ آزاد تنها تو مِعجَر نهادی، طوفان شدی ایستادی شاید که احیا کنی باز، آن عهدها ـ رفته از یاد ـ هر جا ز غیرت نشانی، از گونه نیلی تو است از پهلوی تو گرفته است، بنیان توحید بنیاد شهر پیمبر چه خاموش! محراب و منبر، فراموش! تنها تو بودی و تنها، از مأذن عدل، فریاد خاک تو پنهان و یعنی: تو در زمین در نگُنجی جایی که جناتِ عدن است از آبِ مَهر تو آباد بانوی شبهای روشن، تو جانی و این جهان تن از شوق تو مِهر تابید، از شور تو زندگی زاد
https://tavoosebehesht.ir/node/7048
افزودن دیدگاه جدید