ده راهکار برای داشتن یک رسانه محلی موفق
ده راهکار برای داشتن یک رسانه محلی موفق؛ قناصی فضای رسانههای اصلی را جبران کنید/ در خدمت ظرفیتهای اجتماعی انقلاب باشید
ده راهکار برای داشتن یک رسانه محلی موفق؛ قناصی فضای رسانههای اصلی را جبران کنید/ در خدمت ظرفیتهای اجتماعی انقلاب باشید
طاووس بهشت: متن زیر پیاده شدهی یکی از سخنرانیهای وحید جلیلی، معاون فرهنگی شهرداری مشهد و مسئول سابق دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مورد چگونگی راهاندازی یک نشریه محلی موفق است که خلاصهای از نکات مهم آن منتشر میشود: ۱- در ابتدا باید بدانیم نشریه و رسانه با کتاب متفاوت است. مهمترین تفاوت هم استمرار است. هر روز روزنامه در میآید. هفتهنامه هر هفته منتشر می شود. ده سال است که فلان فصلنامه در میآید. میخواهد فصلنامه باشد، روزنامه باشد، هفتهنامه باشد، استمرار مهم است. بنابراین باید اصل اول را بر استمرار بگذاریم. ۲- تا حد توان، نشریه باید محلی باشد. محتوایش محلی باشد. معیار این است. مطلبی که طرف میتواند در یک روزنامه کثیرالانتشار، مجله یا سایت خبری تحلیلی بخواند، دیگر در نشریه محلی نباید بخواند. ۳- هفت ارزش خبری در روزنامهنگاری وجود دارد. در نشریات محلی، ارزش خبریِ مجاورت مهم است. یعنی چه؟ یعنی اخبار محل اهمیت دارد. فلان قضیه سیاسی هم میخواهد تحلیل شود، در مصاحبه با اهالی محل بشود. مثلاً آقای دکتر فلانی، نمازگزار مسجد محل یا آقای حجتالاسلام فلانی امام جماعت مسجد محل نظر شما درباره این موضوع یا واقعه چیست؟ مخاطب خودتان را داشته باشید/ چهرهها و سوژههای مهم محلهتان را پیدا کنید ۴-میتوان به خاطرات اهالی محل درباره انقلاب و این قبیل موضوعات مفصل پرداخت. اگر این طور بشود حالا روزنامهها، مجلات و سایتهای دیگر هم می آیند مطالب نشریه شما را در رسانه های خود بازنشر می دهند. نباید برعکس باشد. باید مخاطب خودتان را داشته باشید. حتی مخاطبی که با هیچ رسانه مکتوب و یا مجازی در ارتباط نیست، ولی نشریه محل را پیگیری می کند. نگاه تاریخی تحت عنوان تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی لازم است. باید به سراغ مردم رفت. از زن، مرد، پیر، جوان، معلم، کاسب، استاد دانشگاه، روحانی و … . خاطرات دهه ۵۰ و ۶۰ را جمع کرد. افراد فعال آن زمان را پیدا کرد. در دهه ۶۰، هر مسجدی، یک گروه سرود داشت. در هر دو تا مسجد، یک گروه تئاتر بود. کتابخانههای فعال در مدارس و مساجد بود و … . باید به این ها پرداخت. خاطرات انقلاب، صرفاً خاطرات شهدای دفاع مقدس و کارهای سیاسی قبل از انقلاب نیست. امام ده ها هزار هسته مقاومت فرهنگی داشت. به عنوان مثال یک نفر سال ۶۳ در مسجد محل کتابخانه را فعال کرده است. باید خاطرات او را گرفت و کار کرد. خیلی هم جذاب است. چه آنهایی که بچه بودند و در فلان گروه سرود بودند. چه کسانی که گروه سرود راه انداختند. یا مثلا چرا اسم این کوچه شهید فلانی است؟ به زیبایی می توان روی اینها کار کرد. شهدای محل را معرفی کرد. با خانواده شهید مصاحبه گرفت. یک برگ کاغذ راجع به اینها نیست. در حالی که بعضاً هم خاطرات پرشوری دارند. در آن زمان منافقین چه میکردند؟ چریکهای فدایی چه میکردند؟ تودهایها چه میکردند و حزباللهیها چکار میکردند؟ می توان این را یک سرفصل قرار داد. وقتی اهالی محل ببیند، در محلهای زندگی میکنند که تاریخی دارد؛ هویتی دارد؛ نقشی در انقلاب داشته و همین امروز هم نقش دارد. کلی آدم نخبه در محل داریم. حاج آقای فلانی در کوچه فلان مینشیند و نماینده مجلس است. آن یکی مدیر کل وزارت بازرگانی است. آن یکی استاد دانشگاه تهران است. اینها برای مردم جذاب است. باید نیروهای نخبه را شناسایی کرد. افرادی که میتوانند تحلیل بدهند. سخنرانی کنند. با آنها مصاحبه شود. از نخبه علمی گرفته تا نخبه فرهنگی یا نخبه روحانی و سیاسی. یک لیستی از اینها تهیه شود تا سراغ اینها بروید و راجع به حوادث هفته با اینها مصاحبه بگیرید. این هم به مجله یک ویژگی خاصی میدهد. چه بسا اگر محله خوب رصد شود، چیزهایی به دست آید که قبلا به آنها فکر هم نمیشده است. میتوان در مجله راجع به مثلاً مشکلات محل از جمله بهداشت و درمان محله، میزگرد گذاشت. آقای دکتر فلان، متخصص فلان و فلان مسئول منطقه بیایند و میزگرد بگذارند. می توان مشکلات را پیگیری کرد. این طور مردم هم پیگیر و پشتیبان مجله محل خود می شوند. ۵-باید جدی و حرفهای و بلندمدت به نشریه نگاه کرد. مثلاً ۴۰ آدم را شناسایی کرد، طی ۲ سال از اینها مصاحبه گرفت. حتی میتواند خروجیهای متعدد داشت. لازم نیست حتماً خروجی مجلهای باشد. میشود ۵ تا از آنها را با همدیگر یک کتاب کرد. راجع به فلان مسجد که فعالترین مسجد منطقه بوده، بیست تا مصاحبه گرفت و به یک نفر داد تا یک کتاب درجه یک در بیاورد. اینها شدنی است. حوزههای خبری ویژهی محل را پیدا کنید ۶-بحث دیگر، بحث حوزههای خبری ویژهی محل است. به عنوان مجله بچه مسلمانهای محل، دیگر صرفاً مجله را سیاسی نبینید. مثلا در محله کلی روضه برپاست. روضه زنانه و مردانه. آگهیهای اینها را می شود کار کرد. منزل حاج آقای فلانی، سهشنبههای اول ماه، ساعت پنج تا هشت، روضه است. حاج آقای فلانی صحبت میکند. باید ظرفیت و پتانسیل های اجتماعی انقلاب اسلامی را به رخ کشید. بخش خبر باید فعال باشد. بخصوص خبرهای محلی که کسی در جای دیگر نمیتواند بخواند. فلان مغازه در فلان جا افتتاح شد. فلان دکتر مطب زد. فلان روضه برقرار شد. فلان حاج آقا مرحوم شد و اطلاعات مراسمش را زد. این میتواند جزو پر بینندهترین و پر خوانندهترین صفحات باشد. باید اخبار محل را جدی گرفت. باید رصد خوبی از محله داشت. از مساجد، مکان های فرهنگی، مهدهای کودک و مدارس گرفته تا ورزشگاه ها، پارک ها، بازارهای محلی؛ همه اینها می تواند حوزه های تولید خبر باشد. این را هم باید در نظر داشت که خبر تعریف دارد. اگر کار نمایشی و فرمایشی باشد، اصلاً بازتاب نخواهد داشت. ولی اگر فلان دستگاه واقعاً یک کار درست و حسابی کرده، پوشش داده میشود. تقدیر شود! اگر هم ضعیف باشد باید نقد شوند و تا حل شدن مساله پیگیر ماجرا بود. باید به قدرت رسانه اعتقاد داشت. قناصی فضای رسانههای اصلی را جبران کنید ۷-چند سال پیش در قم رفتیم در یک مسجد خیلی کوچکی نماز بخوانیم. شاید کل مسجد به اندازه یک اتاق بود. می خواستیم سریع نماز بخوانیم و برویم. بین دو نماز، امام جماعت بلند شد. یک پیرمرد بود که با لهجه خیلی غلیظ ترکی حدود ۱۰ دقیقه درباره صحبت های شب گذشته مقام معظم رهبری صحبت کرد. سخنرانیای کرد که دهانمان باز مانده بود. حرفهایش خیلی قوی و عمیق بود. این را نه روزنامه کیهان منعکس میکند و نه هیچ روزنامه دیگر! نه تلویزیون از این خبری میدهد و نه …! ولی سخنرانی مزخرف استاد انگلیس رفته در فلان دانشگاه که کلاً سی نفر پای صحبتش مینشینند، فردا در روزنامههای مختلف تیتر میشود. قناصی فضای رسانهای این است. خیلی وقتها در همین منبرها تولید فکر میشود. کلی حرفهای درست و حسابی زده میشود. ولی چون اینها راهی به تلویزیون و رسانهها ندارند، اصلاً دیده نمیشوند. حالا تهران خوب است. در شهرستان کلی روحانی درجه یک داریم ولی متاسفانه اصلاً دیده نمیشود. اینها را باید گزارش گرفت و خبر داد. اگر حرف حساب پشتش باشد، میخوانند. در خدمت ظرفیتهای اجتماعی انقلاب باشید ۸- رسانه باید در خدمت ظرفیت های اجتماعی انقلاب اسلامی باشد و گرنه میگردیم دنبال فلان بازیگر که در محلهی ما بزرگ شده؛ میرویم با او مصاحبه میکنیم. به تقلید میافتیم. باید داشتههای خودمان را بشناسیم. اگر آن روضه جذابیت نداشته باشد، چهل سال عمر نمیکند. تا دلتان بخواهد از اینها در محله های ما هست. ارزش اینها را بدانیم. دین و انقلاب اینگونه بر پا مانده است. اینها نگه داشتهاند. ریشههای ما اینجا است. لازم نیست سراغ همه روضهها رفت. یک نمونه برای الگوسازی کافیست. آن دیگری خودش خبرش را تنظیم میکند و میفرستد. ۹- می توان سراغ کاسبهای محل رفت به خصوص کسانی که حلال و حرام برایشان مهم است. یک قرون و دو زار برایشان مهم است. آن هایی که خوش برخوردند. آنهایی که به اهل محل نسیه و یا قسطی جنس می فروشند. اینها کیمیا است. از اینها در اطراف ما زیاد است. میشود اینها را از کفاش، سبزیفروش و تا بقال گرفت. باید اینها را خوب تماشا کرد. از صبح تا شب بقال محل را دید که چگونه با مردم برخورد میکند. خاطرات یک روز یک سبزیفروش مسلمان گرفت. طرز تفکر او که رفتارش را شکل داده از خاطراتش استخراج می شود. اینگونه به راحتی می توان سبک زندگی اسلامی را ترسیم کرد. جنبش نرمافزاری یعنی همین؛ مشاهده حقیقت؛ مشاهده صداقت و روایت روشمند آن. نباید مجله را رایگان توزیع کرد ۱۰-نباید مجله را رایگان توزیع کرد. اگر خوب کار شود خرج خودش را بر میگرداند. پس باید سعی کرد تا کار خوب بشود. اگر تیم خوبی وجود داشته باشد و سرفصلهای خوبی برای نشریه طراحی شود، کمکم میتوان مجله را فروخت. می توان یک صفحه کودک داشت. و همین طور یک صفحه نوجوان و یا صفحه یا مادران و دختران محله. اگر مطالب خوب باشد، خوانده میشود و این به آن میگوید. بعد از ۲، ۳ شماره وقتی برای مصاحبه به حاج آقا فلانی زنگ میزنید، خیلی لحنش فرق کرده است. شهردار منطقه و فرمانده فلان جا و امام جماعت و مدیر آموزش و پرورش بلافاصله میفهمند و به دنبال صاحبان مجله میگردند. دیگر لازم نیست برای گرفتن بودجه التماسشان کرد. اگر ببینند نشریه خوب نیست یا مخاطب ندارد، دیگر تحویل نمیگیرند. هر چقدر برای مخاطب عام کار کنید بهتر است. آنها باید منتظر مجله شما باشند. اگر مجله روی ارزش خبری مجاورت، متمرکز شود، جواب میگیرد. طرف باید با مجله نیازش برطرف شود. بداند چند کتابخانه در محل هست. چند تا مدرسه هست؛ ویژگیهای هر کدام چیست. باید این نیازها را جدی گرفت. به این توجه کنید اگر مجله خوب توزیع بشود و خوانده شود، آن موقع حتی میتوان آگهی بازرگانی گرفت. می توان از یک کاغذ A4 شروع کرد و یک قیمت کمی هم برایش در نظر گرفت. به مرور گسترش داد. اگر محتوا قوی باشد، سیاه و سفید هم باشد، ملت میخوانند. لازم نیست از ابتدا کار را بزرگ تعریف کرد.
https://tavoosebehesht.ir/node/7301
افزودن دیدگاه جدید