اخلاص عزت آفرین است
مقصود از اخلاص، تنها پرهيز از ريا نيست پرهيز از اختلاف هم است يعني درون ما بايد با هم هماهنگ باشند برخي از قوا و نيروها کار خودشان را انجام بدهند ولی اگر با ديگر قوا و نيروها درگير باشند اين نزاع دروني، آن شوکت و جلال و شکوه انساني را از ما ميگيرد همانطوري که اختلاف در بيرون باعث زوال شکوه و جلال است
مقصود از اخلاص، تنها پرهيز از ريا نيست پرهيز از اختلاف هم است يعني درون ما بايد با هم هماهنگ باشند برخي از قوا و نيروها کار خودشان را انجام بدهند ولی اگر با ديگر قوا و نيروها درگير باشند اين نزاع دروني، آن شوکت و جلال و شکوه انساني را از ما ميگيرد همانطوري که اختلاف در بيرون باعث زوال شکوه و جلال است
طاووس بهشت: مقصود از اخلاص، تنها پرهيز از ريا نيست پرهيز از اختلاف هم است يعني درون ما بايد با هم هماهنگ باشند برخي از قوا و نيروها کار خودشان را انجام بدهند ولی اگر با ديگر قوا و نيروها درگير باشند اين نزاع دروني، آن شوکت و جلال و شکوه انساني را از ما ميگيرد همانطوري که اختلاف در بيرون باعث زوال شکوه و جلال است لذا فرمود نزاع نکنيد ﴿لاَ تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُکُمْ﴾؛ اگر بخشهاي انديشه و انگيزه با هم درگير باشند وهم و خيال با عقل درگير باشند، شهوت و غضب با عقل عملي درگير باشند شکوه انسانيّت و جلال و جمال انسانيّت رخت برميبندد. بنابراین ما درون خود را بايد با اخلاص هماهنگ کنيم؛ زيرا در بازار الهي جز خالص چيزي را نميپذيرند يعني خداي سبحان عبادت خالص و ايمان خالص را ميپذيرد. معظم له در طلیعۀ بحث اخلاقی خود ابراز داشتند: در بيرون يعني در جامعه، افراد منافقي هستند که از معروف نهي ميکنند و از منکر حمايت ميکنند امر به منکر ميکنند و نهي از معروف که ﴿الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضَهُم مِن بَعْضٍ﴾ اينها ﴿يَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ﴾ هستند که از خوبي باز ميدارند و به بدي دعوت ميکنند. اين وصف ناپسند نفاق در درون برخي افراد هست؛ يعني برخي از قوا به زشتي امر کرده و از خوبي نهي ميکنند که نفس امّاره بالسّوء از همين قبيل است ﴿وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ﴾ لذا با وجود چنين نيرويي،جلال و شکوه نفس انسان رخت برميبندد و ديگر روح آدمي آن عزّت و جلال را ندارد. ایشان در فرمایشات خود عزّت را بهره مرداني قلمداد کردند که هم حُسن فاعلي دارند و هم حُسن فعلي و بیان داشتند: عزّت را خداي سبحان، بهره مرداني قرار داد که هم حُسن فاعلي دارند یعنی مؤمن خوبياند و هم حُسن فعلي دارند و عمل خوب انجام ميدهند چرا که عزّت تنها براي خداست و راه عزيز شدن هم داشتن اعتقاد طيّب و طاهر از يک سو و عمل صالح و شايسته از سوي ديگر است ﴿مَن کَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً﴾ و اگر کسي کَلِم طيّب داشت ديگر در درون او کسي نيست که امر به منکر و نهي از معروف بکند. اين حکیم متأله در ادامۀ بحث خود، عمل کسانیکه امر به منکر و نهي از معروف می کنند را مخالف با عقل و فطرت دانسته و فرمودند: امر به منکر و نهي از معروف در درون برخيها هست که اين با عقل و با فطرت اختلاف دارد که اختلاف بين اين نيروها باعث زوال جلال و شکوه و جمال درون ميشود چنانکه خداوند فرمود: ﴿لاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُکُمْ﴾ ريح همان شکوه و عزّت است که در این صورت ديگر عزيز نخواهيد بود. بنابراين هم راهِ عزيز شدن را قرآن برای ما مشخص کرد و هم راه ذليل شدن را مشخص نمود. ایشان در همین راستا به تشریح مأموران داخلي نفس اماره که امر به منکر و زشتي می کند اشاره داشته و فرمودند: قبل از اينکه نفس، انسان را از معروف باز بدارد و امر به منکر و زشتي کند مأموران داخلي دارد که زشت را زيبا نشان ميدهند و کارش به عهده نفس مسوّله است «تسويل» يعني زشت را زيبا نشان دادن و زيبا را زشت نشان ميدهند يعني معروف را منکر نشان ميدهند و منکر را معروف و با تبليغ سوء، آن عمل معروف ميشود منکر لذا انسان به اين منکر امر ميکنند؛ اين ﴿سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ﴾ که وجود مبارک يعقوب(سلام الله عليه) به فرزندانش گفت همين است يعني به طرزي برادر کُشتن يا برادر را به چاه انداختن براي شما زيبا شد که دست به چنين کاري زديد که البته در قبال اين جور افراد، مردان الهي هستندکه به پيروي از وجود مبارک حضرت امير آنطوري که در نهجالبلاغه حضرت است حرکت کردند چرا که آن حضرت فرمود: «هي نفسي اروضها بالتقوي» من رائضم، تمريندهندهام هر روز و هر شب اين نفس را تمرين ميدهم که به تقوا عادت کند. مؤمن چه در دنيا و چه در برزخ و چه در قيامت عزيز است و چون عزّت او واقعي است دگرگون نخواهد شد (لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾ استاد برجستۀ حوزه علمیه در پایان با بیان راهکاری جهت تطهیر درون انسان ابراز داشتند: ما بايد درونمان را از نفاق تطهير کنيم که اين هم راه دارد و ذات اقدس الهي با یک اصل کلي فرمود: ﴿فَأَمَّا مَنْ أَعْطَي وَاتَّقَي ٭ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَي ٭ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَي﴾ بعد به وجود مبارک پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) فرمود: ما تو را براي کار خير آسان قرار داديم ﴿وَنُيَسِّرُکَ لِلْيُسْرَي﴾ يعني کارهاي خير به آساني از شما صادر ميشود و رنجي نيست چون ما مشکلات دروني که نداشته باشيم مشکلات بيروني ما را از پا در نميآورد. آنگاه ما به آساني اين راه را طي ميکنيم چرا که برخيها مرتّب منتظرند ببينند چه وقت اذان ميشود که نمازشان را اول وقت بخوانند يا چه وقت ماه مبارک رمضان ميشود که سحرها با خداي سبحان مناجات کنند روزها را هم روزه بگيرند، نه بيراهه بروند نه راه کسي را ببندند.
https://tavoosebehesht.ir/node/7712
افزودن دیدگاه جدید