وقتی که او بیاید

<p>حضرت مهدي(ع) داراي لشكر، سپاه، اعوان و انصار است، همچنان كه در «زيارت آل ياسين» آمده است:«و اجعلني من شيعته و اتباعه و انصاره» يا در بعضي از روايات آمده است كه: «والمجاهدين بين يديه»، كساني كه مي‌خواهند از اعوان آن حضرت باشند بايد در اين چهار محور كار كنند و كسي كه هيچ يك از اين امور را ندارد و تنها دعا مي‌كند كه از اعوان او باشد، اين دعا دور از اجابت است.
متن خبر

حضرت مهدي(ع) داراي لشكر، سپاه، اعوان و انصار است، همچنان كه در «زيارت آل ياسين» آمده است:«و اجعلني من شيعته و اتباعه و انصاره» يا در بعضي از روايات آمده است كه: «والمجاهدين بين يديه»، كساني كه مي‌خواهند از اعوان آن حضرت باشند بايد در اين چهار محور كار كنند و كسي كه هيچ يك از اين امور را ندارد و تنها دعا مي‌كند كه از اعوان او باشد، اين دعا دور از اجابت است.             درس اخلاق حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي (دامت بركاته) مقدّمهمرحوم علّامه مجلسي حديثي دربارة حضرت مهدي(عج) نقل مي‌كنند: «زماني كه حضرت حجّت(ع) ظهور كند به عدالت حكم مي‌كند و كسي نمي‌تواند به ديگري جور و ستم روا دارد و راه‌ها به وسيلة او امن مي‌گردد. زمين بركاتش را براي استفادة مردم خارج مي‌كند و امور را به دست اهلش مي‌سپارد و هيچ ديني غير از اسلام باقي نمي‌ماند و همه به اسلام گرايش پيدا مي‌كنند.» در اين حديث، هفت برنامه براي حضرت بيان شده است:1 و 2. حكومت عادلانه و رفع ظلم و جور: «إذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع في ايّامه الجور» نقطة مقابل عدل، ظلم است نه جور و قسط نقطة مقابل جور است. فرق بين عدل و قسط اين است كه عدالت يعني حقّ ديگري گرفته نشود و قسط اين است كه بين افراد تبعيض نشود، پس ظلم به نفع خويشتن گرفتن و جور حقّ كسي را به ديگري دادن است. به عنوان مثال، يك وقت خانة زيد را براي خودم مي‌گيرم، كه اين ظلم است و يك وقت خانة او را مي‌گيرم و به ديگري مي‌دهم كه اين جور است. نقطة مقابل اين است كه خانة زيد را نمي‌گيرم براي خودم كه اين عدل است و اگر به كسي هم ندهم اين قسط است، پس قسط عدم تبعيض و عدل عدم ظلم است. 3. امنيّت راه‌ها: «و امنت به السّبل، راه‌ها به وسيلة او امن مي‌شود.» 4. شكوفايي طبيعت: «و اخرجت الأرض بركاتها؛ زمين بركاتش را خارج مي‌كند.» چه بركات كشاورزي و چه معادن و چه نيروهاي ديگري كه براي ما مخفي است.5. سپردن امور به اهل خبره: «و ردّ كل حقّ إلي اهله؛ كارها را به اهلش مي‌سپارند.» به خلاف زمان ما كه بسياري از كارها به دست نااهلان است، چرا كه رابطه‌ها بر ضابطه‌ها مقدّم شده است. 6. حاكميّت دين اسلام: «و لم يبق اهل دين حتّي يظهر اسلام؛ هيچ ديني باقي نمي‌ماند و همة اديان دين واحد مي‌شوند و آن همانا اسلام است.» 7. گرايش قلبي به اسلام: «و يعترفوا بالايمان» كه دو معني دارد، ممكن است يا اشاره به اين باشد كه همه تابع مكتب اهل بيت(ع) مي‌شوند يا اشاره به اين باشد كه علاوه بر اينكه در ظاهر ايمان دارند، در باطن هم مؤمن هستند. فرق بين ايمان و اسلام در روايات آمده است، بعضي از روايات مي‌گويند اسلام آن چيزي است كه اگر شخص آن را اظهار بدارد جانش محفوظ و ذبيحه‌اش حلال است و ايمان آن چيزي است كه ماية نجات او در قيامت است. در بعضي از روايات داريم كه اسلام مانند «مسجدالحرام» و ايمان مانند «كعبه» است. احتمال دارد كه اين عبارت اشاره به آيه‌اي باشد كه مي‌فرمايد: «قالت الاعراب امنّا...؛ [برخى از] باديه‏نشينان گفتند ايمان آورديم.»2 رئوس كارهايي كه آن حضرت انجام مي‌دهند و از روايات استفاده مي‌شود در چهار محور خلاصه مي‌شود:1. اصلاح عقايد: «ما علي ظهر الأرض بيت حجر و مدر الّا ادخله الله كلمة الاسلام»3 در تمام روي زمين، خانه‌هاي سنگي ثروتمندان، خانه‌هاي گلي فقرا و چادرها باقي نمي‌ماند، جز اينكه كلمة «لا اله الّا الله» در آنها خواهد بود و شرك برچيده خواهد شد. 2. تكامل عقول: جهش علمي و عقلاني پيدا مي‌شود. مرحوم علّامه مجلسي چنين مي‌فرمايند:«إذ قام قائمنا وضع يده علي رئوس العباد (شايد منظور ايشان اين باشد كه مردم تحت تربيت او قرار مي‌گيرند) فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم انديشه‌ها و خردهاي آنها كامل مي‌شود.»4 3. عدل و داد: در روايات متعدّد آمده است كه «يملأ الأرض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً.»5 4. اصلاح اخلاق: از بين بردن مفاسد اخلاقي و زنده كردن ارزش‌هاي اسلامي كه اين را از روايات علائم آخرالزّمان استفاده مي‌كنيم، رواياتي كه مي‌گويد قبل از قيام قائم(ع) انحرافات اخلاقي مثل زنا، سرقت، رشوه‌خواري، كم فروشي، شراب‌خواري و ريختن خون بي‌گناهان زياد مي‌شود و معنايش اين است كه مهدي(ع) قيام مي‌كند تا اينها را از بين ببرد؛ يعني نظام ارزشي به طور كلّي مختل شده و حضرت مهدي(ع) نظام ارزشي را درست مي‌كند. حضرت مهدي(ع) داراي لشكر، سپاه، اعوان و انصار است، همچنان كه در «زيارت آل ياسين» آمده است:«و اجعلني من شيعته و اتباعه و انصاره» يا در بعضي از روايات آمده است كه: «والمجاهدين بين يديه»، كساني كه مي‌خواهند از اعوان آن حضرت باشند بايد در اين چهار محور كار كنند و كسي كه هيچ يك از اين امور را ندارد و تنها دعا مي‌كند كه از اعوان او باشد، اين دعا دور از اجابت است. اگر روحانيان اين برنامه‌ها را پياده كنند يك كلاس بزرگ تربيتي پيدا مي‌شود. توسّل در جاي خودش خوب است، امّا و اجعلني من شيعته و اتباعه و ... با توسّل حل نمي‌شود، بلكه بايد توحيد، خالص شود و آثار شرك را بايد از دل و جان و جامعه برچيد. بايد عدل و داد را در مورد مردم، خانواده و اطرافيان خود پياده كنيم. بايد ارزش‌هاي اخلاقي را در خودمان زنده كنيم. اگر خوب تبيين شود كه حضرت براي چه قيام مي‌كند، اين كار چهرة جامعه را عوض مي‌كند. نمي‌توان بدون داشتن هيچ يك از اين مباني در صفوف ياران حضرت قرار گرفت. خوب است كه در ايّام ولادت آن حضرت كاري شود كه مردم متوجّه اهداف و برنامه‌هاي آن حضرت شوند تا در مسير آن قرار گيرند و بدانيد كه دست‌هايي در كار است تا جشن‌هاي حضرت مهدي(ع) را آلودة خواندن، نواختن و بي‌بند و باري‌ها كنند. گاه دشمن براي رسيدن به مقاصدش از همين برنامه‌هاي مذهبي استفاده مي‌كند، مثل «مسجد ضرار» كه با مسجد مي‌خواستند ريشة مسجد را بزنند. بايد ارزش‌ها به صورت صحيح زنده شود، مبادا كه دشمنان بخواهند اين ارزش‌ها را از بين ببرند. اميد كه خداوند اين دعا را در حقّ ما مستجاب كند: «اللّهمّ اجعلني من اعوانه و انصاره و اتباعه و شيعته و المجاهدين بين يديه.» ماهنامه موعود شماره 114 پي‌نوشت‌ها:1. بحارالأنوار، ج 52، ص338.2. سورة حجرات (49)، آية 14.3. تفسير قرطبي، ج 12، ص 300.4. بحارالأنوار، ج 52، ص 328.5. بحارالأنوار، ج 14، ص 33.

برچسب‌ها

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 19:57
کد خبر: 6578

https://tavoosebehesht.ir/node/6578

افزودن دیدگاه جدید