... تا اسلام هست، منافقين هستند
صحبتهای آقای لاجوردی كه تمام می شود امام صحبتهايی را می فرمايند و می گويند از اينها تا روز قيامت كسی خبردار نشود. بماند بين ما و شما و خدا. يك نفر اشاره می كند كه ريشه منافقين كنده شده. امام لبخندی می زنند. يكي از جرياناتي كه در حوادث خونين ابتداي انقلاب موجب ميشد جبهه ياران انقلاب ضربه بخورد و در برخي موارد هزينههايي (بعضاً بسيار سنگين) پرداخت كند، آن بود كه علاوه بر آنكه در مقابل با منافقين و تجزيه طلبان و دشمن بعثي و دشمنان قسم خورده جهاني روبهرو بود، از پشت سر هم با برخي خواص بي بصيرت مواجه بود كه بهترين و صديقترين ياران انقلاب را در اوج درگيري و نبرد، مورد تهاجم قرار ميدادند و سعي ميكردند زيرپاي آنان را خالي كنند. يكي از اين خواص بيبصيرت (كه بيبصيرتياش نهايتاً او را به سقوط كشاند) آقاي منتظري بود. جلوههاي اين بيبصيرتي را ميتوان در برخوردهاي او (و دار و دستهاش) با شهيد بصير، سيداسدالله لاجوردي يافت كه ميخواستند تيغ او را در نبرد با منافقين كُند نمايند. همه مطلعين از تاريخ بر نقش بيبديل شهيد لاجوردي در ريشهكني اقدامات منافقين اذعان دارند ولي با مروري بر خاطرات روشن ميشود اگر حمايتهاي امام نبود، برخي افراد اجازه اين دفاع از انقلاب را به او نمي دادند. خاطره زير كه توسط دكتر حسين لاجوردي (فرزند شهيد لاجوردي) نقل شده كه مبين همين موضوع است: «در روز ششم تير حضرت آيتالله خامنهاي ترور شدند، در هفتم تير اتفاق 72 تن افتاد، هشتم تير قرار بود آقاي لاجوردي و آقاي گيلاني و ديگران ترور شوند كه آقاي كچويي شهيد شدند. در پي اين وقايع، ماجراهايي توسط مجاهدين خلق در زندان ايجاد شد كه با تدبير آقاي لاجوردي مديريت شد. در تمام اين مدت، امام از ايشان حمايت كردند، اما گزارشات متعددي در مورد آقاي لاجوردي به امام داده بودند و امام خيلي ناراحت شده بودند. ميگويند در جلسهاي كه آقاي لاجوردي رفته بودند تا درباره آن گزارش توضيح بدهند، در ابتدا ابروهاي امام درهم بود و بشدت ناراحت بودند، ولي هرچه آقاي لاجوردي توضيح بيشتري ميدادند، چهره امام بازتر و بازتر ميشد. ميدانيد كه شوراي عالي قضايي با آقاي لاجوردي مخالفتهايي داشتند و بخصوص از طرف آقاي منتظري فشارهاي سنگيني براي برداشتن ايشان وجود داشت. صحبتهاي آقاي لاجوردي كه تمام ميشود امام صحبتهايي را ميفرمايند و ميگويند از اينها تا روز قيامت كسي خبردار نشود. بماند بين ما و شما و خدا. يك نفر اشاره ميكند كه ريشه منافقين كنده شده. امام لبخندي ميزنند و ميگويند: «تا اسلام هست، منافقين هم هستند. شما تصور ميكنيد ريشه شان كنده شده! بايد همان مراقبت سابق صورت بگيرد.» امام در مورد توابين منافقين هم نظرات محكمي داشتند و ميفرمودند: «آنهايي كه دستگير شده اند، تا توبه شان مسلّم و يقين نشود، محارب محسوب ميشوند، مگر اينكه بيايند و بگويند كه اسلام و جمهوري اسلامي را قبول داريم و مبارزه مسلحانه را كنار ميگذاريم، ولي در مورد كساني كه اسلحه به دست گرفته بودند و همين طور در مورد كساني كه چه قلمي و چه زباني، اينها را تشويق و به آنها كمك كرده بودند كه اسلحه دستشان بگيرند، مثلاً نويسنده روزنامه مجاهد كه دائماً اينها را به مبارزه مسلحانه تشويق ميكرد، كمترين مماشاتي نبايد صورت بگيرد.» منبع: ماهنامه شاهد ياران، شماره 28، صفحه 52
https://tavoosebehesht.ir/node/7351
افزودن دیدگاه جدید