اسلام به ریش و تسبیح نیست
برای عدهای حرکت لاکپشتی هم تندروی است؛ زیرا اصلاً ضد تحول هستند، به این عده باید گفت شما اعتدال واقعی را برقرار کنید تا افراطیگری پا نگیرد. البته این حرفها سیاسیکاری است.عدالتخواهی باید از حد شعار بالا برود و راه خود را با استفاده از عقل و شرع پیدا کند، باید از عدالتی حرف بزنیم که واقعبینانه باشد یکشنبه 83/9/29 مراسم یادبود قربانیان سرمای شبهای تهران در مسجد هدایت برگزار شد. متن زیر صحبتهای آقای حسن رحیم پور در این مراسم میباشد. برای دانلود این سخنرانی به این آدرس مراجعه کنید. * خیابان خوابها آدمهایی بودند که از کنارشان عبور کردیم و جان دادند و آنها را ندیدیم. برخی از مسوولین آنها را ندیدند یا ندیده گرفتند و من به شما دانشجویان تبریک میگویم که به جای وجدان همه مردم، وجدان شما کارکرد و ۵ شب سرد را در خیابانها خوابیدید. * در همین ۵ شب که شما نهی از منکر عملی داشتید، حدود ۶۰۰ کارتن خواب از سطح شهر جمعآوری شده بود و جای تأسف دارد که کاری که در ظرف ۴۸ ساعت انجام گرفت تا بهحال صورت نگرفته بود. البته این عمل، برای کسانی که تصور میکنند چون این افراد معتاد و بیمار هستند، باید از کنارشان با بیاعتنایی عبور کرد، شروع بسیار خوبی بود. * هیچ توجیهی برای وجود کارتنخوابها در جامعه اسلامی وجود ندارد و اقدام شما دانشجویان حتی نوعی اعتراض به مردمی بود که به دیدن خیابانخوابها عادت کرده بودند. * مدیر مسؤولان طبقه خیابانخوابها، متکدیان و سایر آسیبمندان، فقرا و بهویژه آبرومندان باید مسؤولیتهای خود را بپذیرند و آن را کامل انجام دهند. * البته این به مفهوم گشودن بابهای جدید در مفهوم عدالت یا ایجاد مواضع جدید برای عدالتخواهی نیست؛ چرا که عدالتخواهی فرقه نیست. عدالتخواهی باید از کلیگویی و شعار فراتر رفته و در مصادیق و ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی نمود پیدا کند و جنبه پیشنهادی و جبرانی عدالت نیز باید در کنار جنبه سلبی وجود داشته باشد. * این افراد یعنی متکدیها، کارتنخوابها، زنان بیسرپرست، یتیمها و مستضعفین که حفظ آبرو میکنند و … یک طبقه هستند و باید از این طبقه رفع مشکل شود. پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمودند: هر کس بنیاد حسنه را در دنیا بگذارد تا ابد هر کس به آن سنت عمل کند در پاداشش شریک است؛ اما متأسفانه در این سالها که حرف از کرامت انسانی و مردمسالاری و عدالت و اصلاحات به وفور زده شد، هیچ کدام پیگیری نشد و هیچکس خود را مسوول این امور نمیداند مگر اینکه کار رسانهای شود و طوماری را در هم بپیچد. * همین کارها در شأن جنبش دانشجویی است نه بعضی از هوچیگریها که اصلاً در شأن دانشجو نیست. عدالتخواهی باید از حد شعار بالا برود و راه خود را با استفاده از عقل و شرع پیدا کند، باید از عدالتی حرف بزنیم که واقعبینانه باشد و میسر شود و ضمناً عدالت باید پیگیری شود و نه اینکه فقط با حرف زدن، مدتها به طول بینجامد و در آخر هم فراموش شود. اگر جنبش دانشجویی به سه اصل فوق به معنای واقعی عمل کند آن وقت به معنای واقعی هم جنبش میشود. * صدای مرحوم آیتالله طالقانی، مرحوم مطهری، مرحوم علی شریعتی، باهنر و بهشتی هنوز در این مسجد به گوش میرسد. در دورانی که اسلامخواهی مد نبود، ریش گذاشتن و قرآن خواندن ارتجاع بود، از همین مسجد صدای اسلامخواهی بلند شد. شاید برگزاری این مراسم در این مسجد به این دلیل است که ارتباط منطقی بین حال حاضر و نیم قرن پیش برقرار کنیم. ما دنبال اسلام واقعی با همان دغدغههای ۳۰ سال پیش هستیم. اسلامی که آیتالله طالقانی دم از آن میزدْ اسلامی نیست که در حال حاضر وجود دارد. * در مقابل، امروز در جامعه با عدهای هم مواجهیم که از مذهب تنها ریش و تسبیح را فهمیدند، ولی ندانستند که مذهب با ایده، با دادگستری، مجلس، دولت و همه نهادها سر و کار دارد و پاسخ میخواهد. * ما قبول داریم که این مساله در همه جهان وجود دارد؛ اما در مملکت اسلامی و با آموزههای اسلامی این پدیده نباید وجود داشته باشد. این کار دانشجویان، اول اعتراض به مسوولین و بعد به مردم است که بیتفاوت هستند. البته همه مسوولین مستند قانونی دارند؛ اما کاری انجام نمیدهند. باید حتماً ضربالاجل ده روز انجام شود تا مساله درست شود. این مشکلات در همه جا هست؛ اما ریشه در کجا دارد؟ یک ریشه در غرب دارد و یک ریشه در سیستم. این سیستم خاستگاه سکولاریزه کردن طبقه حاکم است. * اگر جلو اقتصاد لیبرالیستی غربزده بیبهره از مزایای غرب را که موجب تبدیل نفت به واردات بیارزش و دلالیهای خارجی میشود را بگیریم، دیگر شاهد خروج نیروی کار از مزارع کشاورزی و روستاها و شهرستانها به سوی تهران که همگی آماده ابتلا به هر نوع آسیب هستند، نخواهیم بود. * ما خواهان انزوای اقتصادی نیستیم. اما اقتصاد سردرگمی که نتیجهاش افزایش خودروهای تکسرنشین لوکس در خیابانهای تهران، تحویل شهر دودی به شهروندان، سرمایههای بیمدیریت و افتاده در راه زمینخواری، زندگیهای تشریفاتی و طبقهای که با رفاه خو کرده و حاضر نیست برای دیگران مایه بگذارد، هم نیستیم. * نظام سرمایهداری زمانی که به نظریه «رفاه» رسید، تور ایمنی را گسترد، اما نه برای خدا، بلکه برای جلوگیری از شورشهای اجتماعی؛ بنابراین ما باید هر دو روی سکه اقتصاد غربی و سرمایهگذاری را ببینیم و مثل آدمهای مسخ شدهای عمل نکنیم که کارشان کپیبرداری است. * عدهای میگویند این برخوردها علمی نیست. ما هم قبول داریم؛ اما کسانی که باید برخورد علمی کنند، نمیکنند؛ پس ما اینکار را میکنیم تا آنها به خود آیند. عدهای هم میگویند که این کار ریاکارانه است. ما این را قبول نداریم؛ ولی میگوییم بسمالله، شما مخلصانه عمل کنید تا ریاکاران رو نیایند. * عدهای میگویند مشکل باید زیربنایی حل شود. با این کارها مشکل اساسی همچنان باقی میماند. از یک طرف این نوع جواب دادنها نوعی از زیر کار در رفتن است، از سوی دیگر میگوییم الان که روبنا در دسترس است باید روبنایی عمل شود و اگر هر زمان زیربنا در دسترس بود باید زیربنایی عمل شود. * میگویند همه کارها با محدودیت و ممنوعیت پیش نمیرود؛ بلکه باید مصونیتسازی شود. اگر با مصونیتسازی کار پیش میرود خب انجام دهید. ۲۰ سال است که فقط شعار میدهیم و عمل نکردهایم، حالا هم ایراد میگیرید. همین کسانی که ایراد وارد میسازند مسوول مصونیتسازی هستند و انجام نمیدهند، فقط بر کار اشکال وارد میکنند. عدهای هم این کار را افراطیگری تلقی میکنند، باید گفت تا ببینیم تعریف افراط و تفریط چیست؟ افراط و تفریط به معنی واقعی کلمه بزرگترین صدمه را به نظام میزند. کسانی که بدون عقل و منطق از حد انصاف و عدالت به دورند، بزرگترین ضربه زنندگان هستند. در اینکه تفریط مضر است حرفی نیست؛ اما باید دید حد اعتدال کجاست؟ اعتدال را شرع تعیین میکند و نه منافع شخصی. برای عدهای حرکت لاکپشتی هم تندروی است؛ زیرا اصلاً ضد تحول هستند، به این عده باید گفت شما اعتدال واقعی را برقرار کنید تا افراطیگری پا نگیرد. البته این حرفها سیاسیکاری است. * عدهای معتقدند که این کارها زمانبر است. درست است؛ اما بعضی وقتها دیدیم، زمان ۲۴ ساعته، چند سال است؛ اما اینکه زمان طولانی باعث فراموشی یا پشت گوش انداختن کار شود نادرست است. کلید حل همه مسایل خود مسوولین هستند.
https://tavoosebehesht.ir/node/6477
افزودن دیدگاه جدید