شعر: دوباره بوی محرمت میاد...
شميم عاطفه در کوچه ها رها شده است / دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است / وزيده در همه جا عطر سيب حضرت عشق / قسم به ساحت گريه قسم به ساحت عشق / دوباره شوق حرم تا خدا دلم را برد / به عرش روشن کرب و بلا دلم را برد... شميم عاطفه در کوچه ها رها شده استدوباره هر شب من رنگ کربلا شده استوزيده در همه جا عطر سيب حضرت عشققسم به ساحت گريه قسم به ساحت عشقدوباره شوق حرم تا خدا دلم را بردبه عرش روشن کرب و بلا دلم را برددوباره ماه محرم، رسيده ماه عزاغروب غربت جانکاه سيدالشهداصدا صداي قديمي طبل و زنجير استفضا فضاي صميمي ولي چه دلگير استخروش نالهي حيّ علي العزا در راهدوباره قافلهي روضه هاي ثاراللهبرات گريه دوباره به چشممان دادندبه ما حسينيهي گريه را نشان دادندحسينيه است؟ نه، خيمه؟ نه، کربلا اينجاستمزار خون خدا في قلوب من والاستمحرم آمده آقا صدايمان کرديبراي عرض ارادت، جدايمان کرديلياقتي بده تا روضه خوان تو باشمعنايتي که فقط در امان تو باشمبگير دست مرا وقت خسته حالي هاپري بده به دلم در شکسته بالي هامرا به غربت بي انتهاي خود برديشبي که گوشهي صحن و سراي خود برديهنوز ندبهي غم در رواق تو جاري استهنوز داغ عطش بين باغ تو جاري استصداي مرثيهي آب آب مي آيدصداي گريهي طفل رباب مي آيدهنوز علقمه لب تشنهي لب سقاستهنوز چشم حرم در مصيبتش درياستاميد اهل حرم مي رود به قربانگاهو يا به سوي منا مي رود ذبيح اللهشکسته قلب حرم، يا مجيب مي گويدنگاه خسته اي أين الحبيب مي گويداز آسمان و زمين تير و دشنه مي باردز هر کرانه فقط تيغ تشنه مي باردصداي نالهي أمن يجيب مي آيدصداي روضهي شيب الخضيب مي آيدخميده خواهري انگار مي رود از حالگمان کنم که رسيده حوالي گودالميان هلهلهي بي امان چه مي بيند؟ميان نيزه و تير و سنان چه مي بيند؟نه سيدالشهدا بر جدال طاقت داشتنه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشتهوا ز باد مخالف چو قيرگون گرديدعزيز فاطمه از اسب سرنگون گرديدبلند مرتبه شاهي ز صدر زين افتاداگر غلط نکنم عرش بر زمين افتاد***
https://tavoosebehesht.ir/node/7597
افزودن دیدگاه جدید