آیت الله قرهی در تفسیر آیات 32 تا 34 سوره بقره گفت: مقام تقوا خودش علم میآورد و هر چه تقوایت بیشتر شد، علمت هم مدام بیشتر می شود.
ماموران الهى بالاى سر سپاهيان ابرهه رسيدند و سنگريزه ها را رها كردند و به هر يك از آنان كه اصابت كرد هلاك شد وگوشت بدنش فرو ريخت،همهمه در لشگريان ابرهه افتاد و ازاطراف شروع به فرار كرده و رو به هزيمت نهادند، و زير دست و پاى سپاهيان خود نابود گشتند.
یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها – ائمه (علیهمالسّلام) – به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبناکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد.
فرا رسیدن ماه رجب، به غیر از رحمت و برکاتی که به همراه خود میآورد، نوید بخش آماده شدن برای حلول ماههای بعد از خودش، یعنی شعبان و رمضان نیز هست؛ گویی بین تمامی ماههای خدا از جنسی دیگر است؛ اما رجب نیز یک شب منحصر به فرد با ویژگیهایی آسمانی را در دل خود جای داده است، شبی فراتر از همیشه...
امیرالمؤمنین فرمود: "الا و انکم لا تقدرون علی ذلک و لکن اعینونی بورع و اجتهاد و عفة و سداد؛"
رجب فرصتی برای خداشناسی و خودسازی است و در فضیلت آن همین بس که در صحرای محشر و در میان همه دل نگرانیها، آوایی طنین انداز میشود که " این الرجبیون" کجایند کسانی که ماه رجب را محترم شمرده و اعمالی از آن ماه را انجام داده اند؟ و بدین ترتیب آن افراد از دیگران جدا شده و به رضوان الهی داخل می شوند.
راز خلقت, عبادت است ، اصل عبادت اين است که انسان در همه شئون زندگی بنده خدا باشد, و براي اين بندگي, يک راز و رمزي است که وجود مبارک پيامبر فرمود, انسان طرزي بايد با خدا سخن بگويد که گويا او را ميبيند.
مرحوم آیتالله مجتبی تهرانی معتقد بود: باید خیلی مراقب باشی تا در جامعه از نظر دینی، بیش از آنچه که هست، خودت را جلوه ندهی. حواست جمع باشد! این نفاق با خداست.
خانه های نورانی به نور ولایت و امامت، کانون تربیت سربازان امام زمان (ع) و عهده دار پرورش دادن یاوران جان بر کف برای حضرت هستند که تربیت دینی آنان بر اساس، قرآن و عشق پیامبر و آل پیامبر (ص) می باشد.
رهبر انقلاب در مورد این کتاب فرمودند: «کتاب این آقای حاج عباس دست طلا را که مفصل و با جزئیات [گفته] خواندم. خیلی خوب بود انصافاً؛ مخصوصاً کتاب ایشان؛ هم مطلب در آن زیاد بود، هم آثار صفا و صداقت در آن کاملاً محسوس بود و انسان میدید. خداوند انشاءالله فرزند شهید ایشان را با پیغمبر محشور کند و خودشان را هم محفوظ بدارد.»
ماموران الهى بالاى سر سپاهيان ابرهه رسيدند و سنگريزه ها را رها كردند و به هر يك از آنان كه اصابت كرد هلاك شد وگوشت بدنش فرو ريخت،همهمه در لشگريان ابرهه افتاد و ازاطراف شروع به فرار كرده و رو به هزيمت نهادند، و زير دست و پاى سپاهيان خود نابود گشتند.
یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها – ائمه (علیهمالسّلام) – به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبناکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد.