پيشتر برويم!
با خودم فکر می کردم وقتی این همه جمعیت می آیند با این همه تفاوت ، کار واعظ خیلی سخت است موضوعی باید انتخاب کند که هم پیر بفهمند و هم خردسال . هم بی سواد بفهمد و هم تحصیل کرده ، واقعاً سخت است. سعی کردم چند مجلس را از نزدیک مشاهده کنم با این پرسش که چگونه واعظان مطلبی انتخاب می کنند تا همه قشری بفهمند؟ و یا اصلاً می شود موضوعی انتخاب کرد که نیاز همه را بر طرف کند ؟ همه می آیند. پير، جوان ، نوجوان و حتی خردسال . بعضی ها هم دلیل خاصی برای آمدنشان ندارند فقط می دانند عشق حسینی است و جذبه حسینی آنها را می کشاند. فرقی نمی کند چه پست و مقامی داری ، بزرگی یا کوچکی ، تحصیل کرده ای یا بی سواد ، کارت دعوت از حضرت زهرا(س) که داشته باشی میهمانی و میهمان حبیب خداست. جایت کنار سایر مدعوین است ، روی بال ملائکه.با خودم فکر می کردم وقتی این همه جمعیت می آیند با این همه تفاوت ، کار واعظ خیلی سخت است موضوعی باید انتخاب کند که هم پیر بفهمند و هم خردسال . هم بی سواد بفهمد و هم تحصیل کرده ، واقعاً سخت است. سعی کردم چند مجلس را از نزدیک مشاهده کنم با این پرسش که چگونه واعظان مطلبی انتخاب می کنند تا همه قشری بفهمند؟ و یا اصلاً می شود موضوعی انتخاب کرد که نیاز همه را بر طرف کند ؟ فرصت محدود بود و کل دهه را نمی توانستم به این کار اختصاص دهم . اما تقریباً به این نتیجه رسیدم که مباحث اخلاقی هم نیاز همه است و هم اکثریت می فهمند. از این رو اکثر واعظان اخلاق را محوریت بحث خود قرار می دهند. یکی از اخلاص می گوید و از نماز شب، دیگری دروغ را مذمت می کند ، دیگری تندخویی را و دیگری ...همه سر تا پا گوش بودند. هم حدیث می شنیدند ، هم داستان و هم گاهی تاریخ و سرگذشت بزرگان . بعضی ها هم تحت تاثیر قرار می گرفتند و سخت در فکر فرو می رفتند. انگاری از چشمانشان می توانستی بخوانی که از گذشته زیاد راضی نیستند و تصمیم بر جبران دارند. خوبی مباحث اخلاقی هم این است که زود آدم را تحت تاثیر قرار می دهد و گاهی باعث می شود افراد تصمیمات بزرگ و سرنوشت ساز بگیرند.اول برایم جالب بود . اخلاق نیاز همه است. همه هم تا حدودی یکسان نیازمندند. هم آسان فهم است و هم همه فهم . نیاز جامعه هم هست. روز و شب از بی اخلاقی رنج می بریم . شاید متذکر شدیم و وضع و حالمان از این که هست بهتر شد.اندکی بیشتر فکر کردم .اخلاق خیلی خوب است . نیاز جامعه است ، همه می فهمند و ... اینها همه درست. اما در این میان نیاز بعضی فراتر از مباحث اخلاقی صرف است. .- بگذریم از اینکه عمل می کنند یا نه - نیاز دارند واعظ از حد حدیث و تاریخ گفتن تنها فراتر برود وایده های دینی نو و متناسب با نیاز جامعه مطرح نماید . خیلی ها از روز بعد از عاشورا که این مجالس تمام می شود تا روز اول محرم سال آینده هر چه پای منبر بنشینند باز هم بحث اخلاق خواهند شنید و متاسفانه آنجا هم از حد تاریخ و روایت و حدیث فراتر نمی رود.. آخر نباید ماه محرم برای این افراد با سایر ماه ها تفاوت داشته باشد؟ نباید از پتانسیل محرم در پیش برد افکار عاشورایی این افراد استفاده کرد؟باز بیشتر فکر کردم . آخر الامر به این نتیجه رسیدم قشر تحصیل کرده و با مطالعه از بسیاری برکات محرم که مختص خودشان است محروم می ماند - و شاید بهتر باشد بگوییم خودشان باعث می شوند که محروم ترین باشند- برای این افراد محرم آن گونه که باید نتیجه داشته باشد ندارد و از ظرفیت محرم استفاده نمی کنند. و همین افراد هستند که روز یازدهم دست بر روی دست می زنند که ای وای عزاداری محرم امسال هم تمام شد و ما از این مهمانی فیض الهی بی نتیجه ماندیم. اما چاره چیست؟ واقعاً چه می شود کرد؟ مقصر کیست؟ و ده ها سوال از این قبیل در ذهنم موج می زد.در میان این همه سوال پرسشی خودنمایی می کرد.آیا نمی شود واعظان مباحثی مطرح کنند تا همه مستمعین در حد علم و فهم خودشان بیشترین استفاده ممکن را ببرند؟این سوال را کمی در ذهنم بالا و پایین کردم و به جوانب مختلفش اندیشیدم. این فکر عملی بود و حتی نمونه های مختلفی از عملی شدن این فکر در نقاط گوناگون سراغ داشتم. اما دو اشکال عمده وجود داشت..اول اینکه در اکثر مجالس اختلاف سطح بین مستمعین خیلی زیاد است و این کار را سخت می کند. در هر مجلس از بچه هشت- نه ساله می توان پیدا کرد تا پیرمرد هشتاد- نود ساله. از بی سوادی که حتی قدرت خواندن جمله ای ندارد تا تحصیل کرده ای که بیشتر ساعات زندگی اش صرف مطالعه و تحقیق می شود. در این گونه مجالس مفید ترین و صد البته راحت ترین بحث، بحث اخلاقی و گفتن داستان و روایت است.دوم اینکه برای استفاده بهینه ی تمامی مخاطبان، واعظ چند ویژگی مهم باید داشته باشد.- مطالعه بسیار در زمینه های مختلف اعم از دینی، تاریخی ، اجتماعی، فرهنگی و حتی دنیای فناوری و دیجیتال- نياز سنجي و مخاطب شناسي- توان فوق العاده در انتقال مطالب- توانایی تطبیق گذشته و حال و نتیجه گیری برای آینده- قدردت ایده پردازی- و ...متاسفانه در میان واعظان کمتر کسی را می توان یافت که دارای این ویژگی ها و بسیاری از ویژگی های دیگر که مجال برای بیانشان نیست، باشند. مقصر در بروز این مشکل هم واعظان هستند و هم مستمعین. واعظان مقصرند چون بسیاری از آنها زحمت ايجاد ويژگي هلي فوق را به خودشان نمی دهند – و این ناشی از خصیصه ی راحت طلبی ما ایرانی هاست و در هر صنف و قشری به وفور پیدا می شود که برای طلبه های دینی بیش از دیگران نا شایست است- و مستمعین مقصرند ریرا از واعظان طلب مطالب بهتر و پخته تر نمی کنند.با این اوصاف در شرایط فعلی دست یافتن به مجلسی که همه استفاده بهینه را ببرند و بتوان به هدف محرومیت زدایی از قشر تحصیل کرده و بامطالعه در مراسم های عزاداری رسید بسیار مشکل به نظر می رسد و باید تا حد زیادی بی خیال این قضیه شداما نه . نمی شود بی خیال شد. مگر می شود تاثیرگزارترین افراد جامعه بی نصیب ترین آنها از عاشورا باشند. امکان ندارد. این موضوع فکر و ذهنم را مشغول کرده بود . اسم محرم و هیئت و واعظ و حسینیه که می آمد فکرم یک راست می رفت سراغ این موضع که چه باید کرد؟ چه راهکاری می توان اندیشید . از نظر من موضوع کوچک و بی اهمیتی نبود. با دوستانم هم هر جا صحبت از محرم می شد این بحث را پیش می کشیدم و از آنها نظر می خواستم. عاقبت به این نتیجه رسیدم که (( ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو بانفسهم )) تا خود آنهایی که محروم می شوند و از محرم بی بهره می مانند دست به عملی نزنند کسی به فکر آنها نخواهد بود. بی پرده بگویم. در این ده شب – و شاید بهتر باشد بگویم دو ماه – هر کس به فراخور حال خود حظی می برد طبیعی است که میزان و بهره هر کس با دیگری متفاوت است اما در این میان کم بهره ترین افراد تحصیل کرده ترین آنهاست . روحانی و مداح هر طور باشد منبری برای خود دست و پا می کنند و مطالب خود را به گوش مستمعين مي رسانند. خادم هیئت پرچم و پرده سیاهش را می زند و حسینیه را آب و جارو می کند. سینه زن سینه اش را می زند. گریه کن گریه اش را می کند. پولدار کمکش را می کند. هر کس به اندازه خودش تلاش می کند که (( لا یکلف الله نفساً الا وسعها)) – بگذریم از اینکه اگر هر کس به اندازه وسعش به اسلام خدمت کرده بود این وضع جامعه نبود – می ماند دانشجو – البته به معنی عام نه به معنی خاص – که تشنه علم است. وظیفه اش طلب آن و هیچ اقدامی در این جهت نمی کند. کنار سینه زن سینه می زند ، کنار گریه کن گریه می کند ، و با دیگران کنار سفره امام حسین(ع) می نشیند اما بر دانش عاشورایی اش نمی افزاید. . ناگفته نماند که کم کاری های مسئولین فرهنگی شهر بی تاثیر نیست. به فکر همه چیز هستند الا جوان دانشجو . باید فکر اساسی کرد. چرا نباید در شهر حتی یک مراسم عزاداری مخصوص طبقه تحصیل کرده جامعه باشد . چه مي شود در هنگام تخصيص هزينه ها، اولويت اول را براي ارتقاي بصيرت اهل مجلس قرار دهند؟ چه مي شود در هنگام تدوين برنامه ها بهترين وقت را براي افزايش و ارتقاي انديشه عاشورايي اختصاص دهند؟ و صد البته اين به معناي نا ديده گرفتن شور و احساس نيست كه اين فكري غلط و بسيار خطاست. خطابه همراه با منطق و حماسه و عشق عامل پايداري و بقاي عاشوراست. همان گونه كه زينب (س) عمل كرد. چه خوب است هزينه ها صر ف فکر و اندیشه جوانی بشود که قرار است آینده را بسازد و زمینه ساز ظهور باشد.ـ البته قصدم انتقاد از نوع هزینه ها نیست و الا می بایست طوماری در مورد دستمزد های کلان و بی حد و حساب مداح ها بنویسم که صرفا از روی چشم و هم چشمی پرداخت می شود. البته این را هم می دانم که واژه "دستمزد" مناسب مداحان با اخلاص نیست.- بگذریم!!!فکری به ذهنم رسید . فکر می کنم می تواند پیشنهاد خوبی برای حل این مشکل باشد. مسئولین و متصدیان فرهنگی – مذهبی شهر با همکاری هیئات مذهبی مراسمی را تدارک ببینند و از شخصیتی فرهیخته و دانشمند در حوزه علوم دینی دعوت کنند تا مباحث تخصصی با نگاه به شرایط روز جامعه در مورد عاشورا ، پیام ها و عبرت های آن مطرح نماید. بدون شک این مراسم ها با استقبال خوب قشر تحصیل کرده و دانشجو روبه رو می شود. با این کار می توان مراسمی مخصوص جوانان تحصیل کرده و طالبان دانش عاشورايي برگزار کرد . تا آنها نیز حظ کافی از این ماه و این دهه ببرند. این را هم بگویم که چنین کاری مزایای فراوان دیگری هم دارد از جمله اینکه می توان جوانان را در یک مکان جمع کرد و برای انجام کارهای دیگر فرهنگی نیز از آنها استفاده کرد .سخن به درازا کشید . بیش از این مجال و صلاح برای سخن گفتن نیست اما حیفم می آید این سخن را از شهید آوینی بيان نكنم:(( ای دل ، صحنه بلا به وسعت تاریخ است و تا مومنین را به بلایی کربلایی نیازمایند رها نمی کنند و تو می انگاری که با یک زبان در دهان چرخاندن که " یا لیتنا کنا معکم " تو را وا می گذارند تا در صف اصحاب عاشورایی امام عشق محشور شوی ؟! ))راستی که هر کس در این زمان وظیفه ای دارد و امتحانی در پیش، هر کس کوتاهی کند فردای قیامت باید پاسخگوی کوتاهی اش باشد ما نیز احساس وظیفه ای کردیم و اين حداكثر بضاعتمان بود.
https://tavoosebehesht.ir/node/6681
افزودن دیدگاه جدید