شبهاتي پيرامون حجاب و پاسخ به آن
در حالي كه دشوار ترين و پيچيده ترين علوم، شناخت گستره و ژرفاي دين وشريعت از جمله احكام فقهي است گويا براي برخي راحت ترين كار اظهارات نپخته وغير علمي در موضع دين است .كسي كه آشنا به روش فقها وآن همه دقت واحتياط وتلاش براي دست يابي درست ومستند به احكام است نمي تواند شگفتي خويش را از موارد دقت و احتياط فقها در احكام حجاب ونگاه به زن پنهان كند بخش اول : بيان شبهات1- آزادي روابط زن و مردأ- هر دختري بايد ازاد باشد كه هر انچه دوست دارد و بكند و به ان جايگاهي دست يابد كه قابليتش را دارد نبايد به صرف دختر بودن به تن هر دختر بچه اي لباس هائي پوشاند كه جلوي حركت ازادانه دست و پاي او را بگيرد فمنيسم يعني اينكه بفهميم جسم زنان و تمايلات جنسي شان با ايدئولو ژي پدر سالار كنترل مي شود و سپس براي دگرگون كردن ان اگاهانه قدم بر داريم ( ماهنامه زنان اسفند 82 ش107 ص93و99 )ب- پارك جاي تفرج خانواده هاست و محل گفتگوست اگر گفتگو را هم از دختران و پسران بگيريم ايا عملا انها را به مكانهاي خلوت بسيار محدود كه رفتارهاي كنترل نشده به جاي گفتگو مي نشيند سوق نداده ايم ؟( هفته نامه اميد جوان 16/ 9/ 82 ش354 ص2 )2- حجابچادر به احتمال زياد از زمان قاجاريه در ايران جا افتاده است و هيچ ارتباطي به دين و مذهب ندارد(روزنامه ايران 2مهر 79 ص43- احكام اسلام اميخته به اسطوره اند و اگر از انها اسطوره زدائي شوند به راحتي به مرور زمان قابل تغييرند مثلا حجاب جنبه اسطوره اي دارد نه اينكه براي حفظ عفت باشد بله عفت را بايد حفظ كرد ولي حفظ ان در هر زماني به يك روش است و ان روشي است كه عرف ان را بپسندد ( ماهنامه زنان دي 78 ش59 ص33 )4- شخصا با حجاب مخالف هستم ولي هر زني بايد خود تصميم بگيرد به نظر من حجاب در ايران زائيده استبداد شرقي است و مربوط به پيش از اسلام است زن داخل حجاب به طور كلي بي هويت مي شود انگار زن شرم دارد از زن بودن ناقض روابط فرهنگي وهنري است اگر مردان تحريك مي شوند بايد به روانشناس مراجعه كنند ( هفته نامه صبا 13/10 /82 ش 180 ص 4 )فيلم وهنر1- حذف صحنه هاي جنسي ومشروب خواري از فيلم ها هيچ مستند شرعي ندارد كجاي فقه آمده كه گفتن وشنيدن اين كه پسري به دختري بگويد دوستت دارم حرام است مگر قرآن قضيه لواط را بيان نمي كند؟ مگر دم از دختران نار پستان وجام هاي شراب نمي زند؟ پس چرا اين صحنه ها از فيلم ها حذف مي شود؟ ( هفته نامه آبان 9/11/ 76 ش 112 ص 7) 2- امروزه عشق حلقه مفقود سينماي ايران است در اين بيست سال فقط در چهار چوب اخلاق به مسئله عشق توجه شده است از جذابيتهاي ديگر عشق عاشق شدن است نه عاشق بودن مرحله قبل از ازدواج به لحاظ نمايشي جاذبه دراماتيك دارد وقتي وصل ممكن نمي شود خيانتي اتفاق مي افتد يا تصور خيانت پيش مي آيد اين دراماتيزه مي شودوگر نه زندگي زن وشوهري اصلا جذابيتي ندارد ( ماهنامه گزارش فيلم 1 مرداد 79 ش154ص35 )3- در بعد مسائل فرهنگي سه مشكل است كه حوزويان بايد ان را حل كنند يكي موسيقي به نحوي كه انسان به راحتي بتواند دكمه ضبط را روشن كند ويكي هم رقص وديگري ماهواره به نحوي كه در فيلمها در نگاه به زنان از زانو به بالا عريان دچاره مشكل نشويم ( روزنامه آفتاب امروز3مهر 78ص7)4- باور پذيري محاطبان از فيلم رابطه مستقيمي با ديدن واقعيت ها همان گونه كه هستند دارد از جمله ارتباط جنسي زن ومرد يا حضور بدون پوشش شرعي زن يامرد در يك يا چند سكانس فيلم ونمايش آن بدون اختلات زن ومرد وفرض زناشويي غير ممكن است در مورد ساختن فيلم مي توان زنان ازدواج نكرده يا دختران را با اجازه پدر به عقد مرد بازيگر درآورد ومشكل فقهي را حل كرد اما براي تماشاگران اگر بدون قصد ريبه ممكن نباشد مي توان با قاعده نفي سبيل وقاعد ضرورت اولا كارشناسان واحتمالا همه تماشاگران را استثنا كردكسب تخصص وشناخت عميق فيلم ايا نمي تواند نوعي ضرورت تلقي شود همان گونه كه براي پزشك مجاز مي شود ؟ از آن سو در حال حاضر كفار براي توليت وسلطه فرهنگي از همين ابزار رسانه اي وفيلم استفاده مي كنند ومقابله با اين به حكم ايه نفي سبيل واجب است واين به وسيله توليد فيلمهاي جذاب امكان داردنكته سوم ودليل سوم نظر كردن به ملاك احكام است اگر ملاك حرمت حفظ ارزشهاي اخلاقي باشد تاثير اين فيلم ها بدون پيش زمينه مخاطب امكان ندارد بنابر اين بايد بين مخاطبان تفكيك كرد ( روزنامه انتخاب 26 و27/10/80 ص6)5- بايد صداي خانمها ازاد شود بايد اين اتفاق بيفتد بارها اين اميد بوجود آمده اما هر بار به نااميدي تبديل شده است مسؤلين بايد به اين مسائل جدي نگاه كنند آنها براي ديگران توضيح دهند كه به صداي زن مبتذل نگاه نكنند چه اشكالي دارد ما با حجاب كامل وبدون حركات جلف بخوانيم نوع نگاه مردم بايد عوض شود ( دوهفته نامه پيرامون نيمه اول مرداد 82 ش22 ص25)6- يكي از قوانيني كه بنده با آن مخالفم با حجاب بودن زن در تمامي فيلم حتي در حريم خانواده است چنين صحنه هايي درواقع تحريف واقعيت هستند ( ماهنامه فيلم و سينما بهمن 78 ش56 ص35)بخش دوم : پاسخ شبهاتنگاه نااگاهانهدر جواب هر چند همه آنچه را گفته شده نمي توان از سر صداقت علمي وبدور از منفعت طلبي شمرد ولي فرض بر اين است كه گويندگان ونويسندگان اين مطالب تنها بر اساس مطالعه وتشخيص خود چنين نظريه هايي را ابراز كردند دراينصورت به روشني پيداست بخش عمده بلكه بيشتر موارد ياد شده برخواسته از عدم اگاهي از موازينه اجتهاد ومباني شرعي وديني اين مسائل است بخش عمده اي از روش اجتهاد همان اصول محاوره وقواعد عرفي سخن است كه شارع مقدس بر آن سخن گفته قسمتي از آن نيز اصول وقواعد عقلي است كه گريزي از آن نيست بخشي نيز ضوابط واصول قطعي وترديد ناپذير شرعي است كه از سوي شرع اعلام شده است هجيت ظواهر وحمل ان بر خاص ومطلق بر مقيد از جمله اصول محاوره وقواعد عرفي است اصل حجيت سخن معصومان ولزوم پذيرش ظاهر آن ورد قياس وابتكار آن فقهاي بزرگوار نيست خود شارع مقدس به آن فرا خوانده است مگر به صرف گذشت زمان وپيشرفت دانش وبا دست آويزي به برخي فلسفه بافي ها مي تواند دست از ضوابط اجتهاد ومنابع ديني كشيد يا به صرف احتمال تاثير پذيري برخي فقها از فرهنگ رايج واختلاف برداشت هايي كه در بسياري از موارد درباره ادله وجود دارد مي تواند دست از منابع ديني وروش اجتهاد وضوابط آن شست وادله را به گونه دلخواه تاويل وتفسير كرد ؟در حالي كه دشوار ترين وپيچيده ترين علوم شناخت گستره وژرفاي دين وشريعت از جمله احكام فقهي است گويا براي برخي راحت ترين كار اظهارات نپخته وغير علمي كه در موضع دين مي شود كسي كه آشناي به روش فقها وآن همه دقت واحتياط وتلاش براي دست يابي درست ومستند به احكام است نمي تواند شگفتي خويش را از موارد دقت واحتياط فقها در احكام حجاب ونگاه به زن پنهان كندبه نظر مي رسد برخي افراد اگر مواردي از شرع را كه به ذائقه شان خوش نمي آيد بسراحت بگويند نمي پذيرند كم هزينه تر وراحت تر از اين است كه با تفسير ها وبرداشتهاي دلخواه منابع وروش اجتهاد را زير سؤال ببرند واز اين طريق همه يا بيشتر احكام شرعي را زير سؤال مي برنداين كه بعنوان مثال گفته شوند احكام اسلام آميخته به اسطوره اند وبا اسطوره زداي به راحتي مي توان آنهارا تغيير داد سخن گزافي است چوب حراج به آموزه ها واحكام شرع مي نند حفظ حجاب از جمله براي حفط عفت است ولي حجاب اگر هم اسطوره باشد آن را قرآن ترسيم كرده وبر آن بعنان روش قطعي صحه گذاشته است چه فرقي است بين حفظ حجاب وصورت نماز با اين برداشت مي توان گفت حدف اصلي ابراز بندگي وكرنش در برابر خداوند است واين امر در هر زماني مي تواند روشي داشته باشد كه عرف زمان بپسند لازمه ان سخن دست شستن از آن همه نسوز وظواهر وادله اي است كه به صورت الزامي قالب وراهكار بندگي وكرنش را ترسيم كرده است ترديدي نيست در ميان دهها هزار حديث بجا مانده پاره اي موارد جعلي يا ضعيف و جود دارد كه بر اساس ضوابط موجود نوعا مي توان باز شناخت اما اينكه گفته شود بينش علمائ ما در موضوع زنان بر اساس روايات جعلي شكل گرفته با كدام منطق درست مي توان آن را پذيرفت ؟ البته نمي توان همه برداشتهاي فقهي را پذيرفت و از ان دفاع كرد و لي چه فرقي است ميان اين دسته از روايات و ان دسته از از رواياتي كه در ديگر بخش هاي فقهي وجود دارد ؟ چطور است كه بينش فقهاي ما ان همه روايات غير مجعول را ناديده گرفته و تنها بر اساس رواياتي شكل گرفته كه نادرست است ؟ مگر اينكه حاصل سخن جعلي دانستن همه يا بيشتر روايات باشد كه ايا برخي از تفاوتهاي حقوقي كه قران بر ان تاكيد دارد و مستند فتواي فقهائ است نيز مبناي جعلي دارد ؟گزافه گوئي جاهلانهبا تاسف كار اظهار نظر در امر دين و شريعت به جائي رسيده كه برخي كه توان خواندن و ترجمه يك متن ساده عربي را ندارند و نمي نتوانند نام چند كتاب حديثي را بازگو كنند چه رسد به مراجعه و مطالعه آن به صراحت و از موضع دين سخن مي گوينداگر كسي بگويد برخي از احكام حكم آن مستقيما در قرآن نيامده است مي توان او را همراهي كرد چراكه شايد حكم آن در روايات باشد اما وقتي تاكيد مي كند هيچ مستند شرعي ندارد آيا جاي شگفتي ندارد ؟در برابر كسي كه حجاب را در ايران زائيده استبداد شرقي و مربوط به پيش از اسلام معرفي ميكند چه مي توان گفت ؟ جز اينكه ياد اور شويم اگر اعتقادي به قران كريم نداريد دست كم ان را كتابي ايراني نشماريد تا سخن بي پايه تان دستمايه خنده ديگران نشود لا اقل از كساني كه دستي در ترجمه قران دارند بخواهيد ايات مربوط به حجاب را براي شماترجمه كنند تا دچار خبط نشويدتلاش مغرضانهدر اين ميان نبايد ناديده گرفت كه بخشي از اشكال تراشي ها و شبهه افكني ها آگاهانه و از سر غرض ورزي و دشمني با اصول و ارزش هاي حاكم بر امعه اسلامي يا نظام سياسي موجود و روند امر است برخي كه اساسا سر اشتي با دين و شرع و احكام اسلامي ررا ندارند و حضور و حاكميت ارزش هاي ديني را با منافع خود در تعارض مي بينند يك راه چاره را ترديد افكني در باور هاي ايماني و ارزشي جامعه مي بينند و درست بهدهمان انگيزه كه كه به مخالفت عملي با اسلام و حاكميت دين كارشكني در امر مسلمين تا سرحد مبارزه مسلحانه و جنگ مي پردازند با هزينه اي به مراتب كمتر به شبهه افكني در باور هاي اسلامي و تضعيف ايمان انقلابي جامعه رو مي اورند و با امكانات وسيع و رسانه هاي گروهي و ابزار تبليغاتي زيادي كه در سطح دنيا در اختيار دارند و با بهره جستن از برخي عوامل مزدور به شبهه افكتني اقدام مي كنندتاكيد براحكام قطعيدر اينجا باتوجه به برخي از پرسشها به صورت كلي به برخي از اموزه هاي اسلام اشاره ميشود1- اصل حكم حجاب و لزوم پوشش زن از احكام قطعي و ترديد ناپذير اسلامي است كه حتي غير مسلمانها مي دانند جزئ وظايف ديني مسلمانان مي باشد البته چگونگي و حد اكثر مقدار ان موضوعي است كه از گذشته نگاه يكسانس بدان نبوده است درست همانند عفت و پاكدامني كه يك ارزش و حكم قطعي است و هيچ كس نمي تواند بگويد اسلام به ان امر نكرده است يا اينكه ماهيت حكم به طوري است كه در طول زمان از بين ميرود2- روابط دختر و پسر زن و مرد در چارچوب ضوابطي است كه از سوي شرع مقدس مقرر شده است حرمت نگاه به نامحرم هم پايگاه قراني دارد كه در ان به صراحت حكم نگاه مردان و زنان مسلمان اعلام شده است و در احاديث نمتعدد نيز امده است چنانكه سيره قطعي مسلمانان بر ان صحه مي گذارد و بطور مطلق و دائمي حكمي است ماندگار و فراگير و بدون امكان توجيه و تاويا عصري نيز تماس بدني نيز همين حكم را دارد مرز قطعي و شرعي روابط زن ومرد در نشست و برخاست و گفتگو و تماس حكمي الهي است كه رضايت و عدم رضايت يك طرف يا طرف ديگر در ان دخالتي ندارد3- حضور هنري زن و مرد از جمله در فيلم و تئاتر هر چند در بخشي از موارد پيرو ضوابط شرعي خود است و برخي از ممنوعيتها و محدوديتها ي شرعي وجود ندارد مانند نگاه به عكس و فيلم البته در صورت نگاه بدون ريبه و تلذذ ولي صرف كار هنري مجوزي براي ناديده گرفتن مرزهاي شرعي واخلاقي نيست اگر به عنوان مثال اساس داستان نويسي بيان مطالبي است كه واقعيت ندارد و از اين بابت اشكالي متوجه نيست دليل نمي شود كه در ساختن فيلم و يا بازي در تئاتر نگاه و تماس حرام حلال بشود همان گونه كه دو هنرپيشه بيگانه در نقش زن و شوهر نمي توانند روابط همسران را داشته باشند 4- شكي نيست كه احكام اسلامي بر اساس مصالح و مفاسد نفس الامري وضع شده است اما اينكه درك اين مصالح و مفاسد يا به تعبير ديگر فلسفه احكام در دسترس همه باشد نيز عقول متعارف بشري بتواند به همه راز و رمز ها و اهداف و حكمت احكام دست يابد و نوع رابطه حكم و غايات و فلسفه ان را درك كند توقعي بيجا و دور از واقع بيني استضعف و محدوديت و تنوع ادراكات بشري از يك سو و گستر دگي و عمق و نسبتهاي پيچيده احكام و اعمال و غايات گزاره ها و تكاليف شرعي از سوي ديگر بهترين گواه نابجائي و نادرستي درك فلسفه احكام توسط عقل است و اگر در اموزه هاي ديني سخت بر اين امر پافشاري شده كه (ان دين الله لا يصاب بالعقول ) بر دين الهي نمي توان با ادراكات و عقول بشري دست يافت ارشاد به همين واقعيت است از اين رو در كنار ان همه تاكيد و تائيدي كه بر علم و عقل و انديشه شده بر تعبد و تقويت روحيه تسليم و پذيرش احكام الهي نيز پافشاري شده است كه روشن است كه خاستگاه اين تعبد نيز حكم و خواست عقل است و يك مبناي كلي معرفتي است كه خداي عادل و حكيم و خير خواه جز به حكمت و مصلحت بندگان خويش فرمان نمي دهد اين مبنا را هر مسلماني بلكه هر يكتا پرستي مي پذيرد مشكل از انجا بر مي خيزد كه در حوزه معرفتي خويش از جمله در فلسفه جوئي احكام از معلول به سراغ علت مي رويم نه از علت به معلول اين است كه در بسياري از موارد به جاي فلسفه يابي احكام به چاه فلسفه بافي مي افتيم (پيام زن ش155 ويژه نامه زن دفتر يكم ص13 مقاله در امدي بر شبهه شناسي مسائل زنان / سيد ضائ مرتضوي)
https://tavoosebehesht.ir/node/6663
افزودن دیدگاه جدید