نشانه های ولایت پذیری چیست؟

<p>كسانی كه در ظاهر یك عمر ولایت ‌پذیرند ولی در نقطه‌ی حساسی ریزش می‌كنند، كسانی هستند كه شخصیتاً خودشان را برای پذیرش نظام تسخیری آماده نكرده‌اند. در صورتی كه &quot;الله أعلم حیث یجعل رسالته؛ خدا بهتر می‌داند رسالت خودش را كجا قرار دهد!&quot; بنابراین همواره باید شخصیت خود را برای پذیرش ولایت آماده‌ كرد. گفتاری از: حجت الاسلام علیرضا پناهیان نظام تسخیریانسان‌ها با یكدیگر متفاوت آفریده شده‌‌اند و امكانات، دارائی‌ها و توانائی‌هایشان با هم فرق می‌كند. این تفاوت لازمه‌ی خلقت انسان است كه می‌خواهد اجتماعی زندگی كند. اگر این تفاوت‌ها نبود، زندگی اجتماعی هم قابل تصور نبود.
متن خبر

كسانی كه در ظاهر یك عمر ولایت ‌پذیرند ولی در نقطه‌ی حساسی ریزش می‌كنند، كسانی هستند كه شخصیتاً خودشان را برای پذیرش نظام تسخیری آماده نكرده‌اند. در صورتی كه "الله أعلم حیث یجعل رسالته؛ خدا بهتر می‌داند رسالت خودش را كجا قرار دهد!" بنابراین همواره باید شخصیت خود را برای پذیرش ولایت آماده‌ كرد. گفتاری از: حجت الاسلام علیرضا پناهیان نظام تسخیریانسان‌ها با یكدیگر متفاوت آفریده شده‌‌اند و امكانات، دارائی‌ها و توانائی‌هایشان با هم فرق می‌كند. این تفاوت لازمه‌ی خلقت انسان است كه می‌خواهد اجتماعی زندگی كند. اگر این تفاوت‌ها نبود، زندگی اجتماعی هم قابل تصور نبود. اجتماع هم به دلایل گوناگون لازمه‌ی حیات انسان شمرده شده است. تفاوت بین انسان‌ها موجب می‌شود كه توانائی‌ها و دارائی‌های انسان‌ها نسبت به هم در بخش‌های مختلف، كم و زیاد باشد. مثلاً پیرمرد، عقلش بیشتر از جوان می‌رسد؛ زور جوان هم بیشتر از پیرمرد است. باید توانائی‌های این‌ دو در هم ضرب شود تا بتوانند زندگی كنند. گاهی جوان به پیرمرد پول می‌دهد تا از عقلش استفاده كند و گاهی پیرمرد به جوان پول می‌دهد تا از زور بازوی او بهره ببرد. البته مثال‌های متنوع دیگری نیز می‌توان در نظر گرفت كه بیش از این بیان‌كننده‌ی تفاوت استعدادها و توانایی‌ها باشند اما از ذكر آن‌ها می‌گذریم.بنابراین تفاوت بین انسان‌ها موجب می‌شود كه آن‌ها یكدیگر را به كار گیرند و تسخیر كنند. این‌گونه است كه "نظام تسخیری" برقرار می‌شود و ما ناگزیر باید آن را بپذیریم. قرآن می‌فرماید: "نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات، لیتخذ بعضهم بعضاً سخریاً"خداوند متعال می‌فرماید ما امكانات زندگی كردن را بین انسان‌ها متفاوت، متنوع و نامساوی تقسیم كرده‌ایم تا یكدیگر را (در یك نظام تسخیری) به كار گیرند.وقتی امكانات زندگی برای انسان‌ها متنوع باشد، طبیعتاً در بسیاری از جزئیات نامساوی خواهند بود؛ و به همین دلیل انسان‌ها بر هم قدرت پیدا می‌كنند. بعضی بر بعضی دیگر در برخی امكانات، برتری پیدا می‌كنند. این در جهتی از آن برتر می‌شود و آن در جهتی دیگر از این قوی‌تر می‌گردد. این برتری‌ها در انواع زمینه‌ها وجود دارد. خداوند متعال نیز ابایی ندارد از آن كه نتیجه را به‌طور واضح اعلام كند: "لیتّخذ بعضهم بعضاً سخریا" نتیجه این می‌شود كه شما یكدیگر را به كار بگیرید و كارمند هم شوید. حالا چه اسمش كارمند باشد، چه نباشد. مدیر هم به نوعی كارمند كارمند خود است؛ چون به كارمندانش خدمت می‌كند؛ همان‌گونه كه كارمندان به مدیر خدمت می‌كنند. این چرخش وجود دارد تا انسان‌ها یكدیگر را به خدمت بگیرند و همه رئیس و مرئوس هم شوند؛ و یا انواع ارتباطات تسخیری شكل بگیرد.  نشانه‌های ولایت‌پذیری یكی از نتایج ولایت‌پذیری و یا پذیرش حقیقی نظام تسخیری این است كه نباید در حق هیچ كسی در جامعه ظلم كنیم. چون پذیرفته‌ایم هركسی امتیازاتی دارد كه خدا به او داده است. اگر بخواهیم بدانیم فردی، شخصیتاً گِل ولایت‌پذیری دارد یا جَو زده شده، باید دید آیا حق ‌كسی را ضایع می‌كند یا نه؟ آیا قدر هركسی را می‌داند یا نه؟گاهی می‌بینیم رهبر معظم انقلاب برای درگذشت برخی از علما كه انقلابی نبودند یا ضدانقلابی‌گری هم داشته‌اند، چه پیام‌هایی صادر فرموده‌اند و یا از برخی نویسندگان و رمان‌های خارجی تعریف كرده‌اند. همه می‌دانند هنگامی كه ایشان ارزشی را در كسی ببیند، نه تنها انكار نمی‌كند بلكه آن را تحسین هم می‌كند. این یعنی خود رهبر انقلاب شخصیتاً ولایت‌پذیر است؛ حق هركسی را به او می‌دهد و انصاف را درباره‌ی همه رعایت می‌كند. اصولاً شیعه، این‌گونه است و حاضر است برتری اندك هركسی در هر زمینه‌ای را بپذیرد. شخصیت شیعه از نظر روانی و رفتاری، یك شخصیت باز، تأییدكننده و انعطاف‌پذیر است. البته منظور از باز بودن و انعطاف‌پذیری، بی‌ایمانیِ تكثرگرایانه‌ای كه از دلِ پلورالیزم در‌می‌آید و می‌خواهد حق و باطل را درهم بیامیزد‌، نیست.بنابراین انسان منصف، ولایت‌پذیر است. اگر ما یك‌جا حق كسی را ندادیم، یا برتری كسی را نپذیرفتیم، یعنی شخصیتاً ولایت‌پذیر نیستیم. بنده برخی دكترهای متخصص را دیده‌ام كه در اوج برخورداری از تخصص علمی، وقتی مسئله‌ای اندكی از حوزه‌ی تخصصشان بیرون است، می‌گویند: "من نمی‌دانم. باید دید متخصصان آن رشته چه دیدگاهی دارند!" كسی كه انصاف می‌دهد و برتری دیگران را به راحتی می‌پذیرد، شخصیتاً ولایت‌پذیر است؛ اگر ولایت به درستی به او عرضه شود، می‌پذیرد. در طرف مقابل، بعضی‌ها سختشان است نظام تسخیری را بپذیرند. طبیعتاً به ولایت هم كه می‌رسند، بیشتر شیطنت می‌كنند. چون ولایت نجیب است و  زور نمی گوید؛ آبروی كسی را هم نمی‌برد. به همین دلیل مظلوم واقع می‌شود. برای تقویت روحیه‌ی پذیرش نظام تسخیری، باید طلبه‌ها از حجره‌ها و دانشجویان از خوابگاه‌ها آغاز كنند و بدون هیچ حسادت، سخت‌گیری، تعصب و روی‌گردانی، امتیازات دیگران را بپذیرند. گاهی ما به امتیاز كناردستی‌مان نگاه نمی‌كنیم، چون اعصاب‌مان از دیدن برتری او خُرد می‌شود! اتفاقاً باید نگاه كرد و برتری‌ها را تحسین نمود. باید امتیازات یكدیگر را بپذیریم. همین پذیرش امتیازات در زندگی عادی، شخصیت ما را برای ولایت‌پذیری آماده می‌كند. تجربه  و تمرین در پذیرش نظام تسخیری، روح انسان را برای پذیرش ولایت آماده می‌سازد.كسانی كه در ظاهر یك عمر ولایت‌پذیرند ولی در نقطه‌ی حساسی ریزش می‌كنند، كسانی هستند كه شخصیتاً خودشان را برای پذیرش نظام تسخیری آماده نكرده‌اند. در صورتی كه "الله أعلم حیث یجعل رسالته؛ خدا بهتر می‌داند رسالت خودش را كجا قرار دهد!" بنابراین همواره باید شخصیت خود را برای پذیرش ولایت آماده‌ كرد. اگر برخی سوء برداشت‌ها نبود، علاقه داشتم به ویژگی‌های برجسته‌ی رهبر معظم انقلاب بپردازم تا معلوم شود خداوند چگونه به ملت ما عنایت فرموده و آن‌ها را مورد حمایت قرار داده است. این‌جا تنها به اشاره‌ای بسنده می‌كنم: از كسانی كه ولایت‌مدار بوده و به راحتی امتیازات افراد را می‌پذیرفت، حضرت آیت‌الله بهاء‌الدینی بود. دكتری كه با ایشان مراوده‌هایی داشت، به بنده می‌گفت: روزی خدمت آقای بهاءالدینی رفتم؛ دیدم ایشان بسیار سرحال و با نشاط است. علت را جویا شدم. آقای بهاء‌الدینی فرمودند: "امروز خورشید در خانه‌ی ما طلوع كرد!" و وقتی منظور را می‌پرسند، معلوم می‌شود رهبر معظم انقلاب به خانه‌ی ایشان رفته بودند. وقتی می‌توان معنای این حرف را به خوبی درك كرد كه سنّ آقای بهاء‌الدینی و مقام معنوی ایشان را در نظر بگیریم. آنگاه درك می‌كنیم این‌گونه در مقابل رهبری تواضع داشتن، یعنی چه؟ یك‌بار داماد ایشان به بنده می‌گفتند: بعضی‌ها درباره‌ی حضرت آقای بهاءالدینی حرف‌های غیر دقیقی مطرح می‌كنند. بنده از ایشان خواستم چند خاطره‌ی دقیق از ایشان برایم بیان كنند. یكی از مطالبی كه ایشان بیان كردند، این بود كه وقتی آقای بهاءالدینی در بیمارستان بودند و رهبری به دیدار ایشان آمدند، آقای بهاءالدینی خطاب به ایشان فرموده بودند: "السلام علیك یا ودیعة‌الله" و ایشان را امانت و ذخیره‌ی الهی می‌دانستند. این‌همه صفا و صداقت در انسان‌های بزرگ، انسان را مبهوت می‌كند. این‌گونه افراد، بی‌هیچ هوای نفسی درباره‌ی دیگران قضاوت می‌كنند و حق افراد شایسته را بجا می‌آورند؛ در حالی كه خود در اوج شایستگی هستند.

برچسب‌ها

تاریخ آخرین تغییر
پنجشنبه, اردیبهشت 2, 1400 - 19:58
کد خبر: 6595

https://tavoosebehesht.ir/node/6595

افزودن دیدگاه جدید